وب دونی

ساخت وبلاگ

پزشکی سنتی یا طب سنتی توسط سازمان بهداشت جهانی چنین تعریف می‌شود:طب سنتی مجموعه‌ای است از دانسته‌ها، مهارت‌ها و اعمال که بر پایه نظریه‌ها، باورها و تجربه‌های بومی فرهنگ‌های مختلف است، خواه که قابل شرح باشد یا نباشد، که در بهداشت و نیز پیشگیری، تشخیص، بهبود و مداوای بیماری‌های جسمی و ذهنی مورد استفاده قرار می‌گیرند.طب سنتی در بسیاری نقاط جهان وجود دارد که از جمله مشهورترین انواع آن می‌توان به طب سنتی چین، گیاه‌درمانی و طب اخلاطی (بکار برده شده در طب سنتی ایرانی)، پزشکی جایگزین، شمن‌باوری و آیورودا (بکار برده شده در طب سنتی هندی) می‌توان اشاره کرد.در دنیا ۷۵۰ هزار گونه گیاهان دارویی وجود دارد که ۱۰ درصد از این میزان خواص درمانی دارد. سازمان جهانی بهداشت طی ۳۰ سال گذشته استفاده از ظرفیت %

Print Friendly

وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 260 تاريخ : چهارشنبه 26 خرداد 1395 ساعت: 16:33

توجه به ارزش برند در خرده فروشی‌‌ها و فروشگاه‌های زنجیره‌ای، باعث افزایش رغبت مصرف‌کنندگان نهایی به این عرضه‌کنندگان است که تقویت و گسترش ‌‌آن‌ها موجب افزایش دسترسی و کاهش

مدیریت و توسعه ی برند
ایجاد و تقویت برند
حفظ و توسعه ی برند
جذب و نگه داشت منابع انسانی و مشتریان
کاهش هزینه های بازاریابی،فروش و برندینگ
تقویت برند و سرمایه گذاری بر روی آن
برنامه ریزی مالی و بودجه بندی هوشمندانه در راستای توسعه ی برند

قیمت تمام شده کالا و خدمات برای مصرف‌کنندگان نهایی می‌شود.

بررسی حاضر فاکتورهای ارزش ویژه برند دکتر آکر در بازار خرده فروشی را مورد مطالعه قرار داده و در این راستا مشتریان یکی از شعبات فروشگاهزنجیره‌ای رفاه بررسی شد که با توجه به نامحدود بودن جامعه آماری مورد مطالعه و با استفاده از فرمول کوکران تعداد ۳۷۵ پرسشنامه از روش نمونه گیری تصادفی بین مشتریان فروشگاه رفاه توزیع شد. جهت تأیید صحت روایی و پایایی سؤالات پرسشنامه، از سؤالات استاندارد مورد تأیید صاحب نظرانمدیریت و همچنین روش الفبای کرونباخ استفاده شد.

اطلاعات دریافتی از پرسشنامه در نرم افزار اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق گویای این مطلب بود که فاکتورهای کیفیت برند، تداعی برند، آگاهی برند و تمایل به قبول گسترش برند بر تصمیم خریداران مؤثر است و عامل وفاداری برند بر تصمیم خریداران بی‌تأثیر است. یکی از موضوعاتی که با اجرای طرح تحول اقتصادی در کشور مورد توجه قرار گرفته است، تدوین شاخص‌هایی برای وضعیت مطلوب میباشد، یکی از مهمترین شاخص‌های ارائه شده در دنیا در این زمینه سرانه جمعیت موجود در یک کشور به تعداد هایپر‌مارکت‌های موجود (فروشگاههای زنجیره‌ای با مساحت بیش از ۲۵۰۰ متر مساحت) در یک کشور است.

مطالعات انجام شده نشان می‌دهد سرانه تعداد هایپر‌مارکت‌ها در کشورهای اروپایی در سال ۲۰۱۰ معادل ۱۵ هایپر مارکت برای هر یک میلیون نفر جمعیت است. این در حالی است که این رقم برای کشورهای در حال توسعه‌ای مانند ترکیه در سال مزبور ۳ به‌ازای هر یک میلیون و برای ایران با توجه به جمیعیت آن در سال ۱۳۹۰ یعنی حدود ۷۵ میلیون نفر معادل تنها ۱ هایپر مارکت برای هر میلیون نفر است، بنابراین برای رسیدن به وضعیت مطلوب در شبکه توزیع و همگام شدن با کشورهای در حال توسعه و سپس کشورهای پیشرفته و هم‌چنین فرض ثبات تعداد جمعیت به ترتیب نیاز به داشتن تعداد حداقل ۲۲۵ و حداکثر ۱۱۲۵ هایپر مارکت دارد.

مطالعه تجربه ژاپن، به عنوان یکی از موفق‌ترین کشورهای دنیا در زمینه اقتصاد نشان می‌دهد که نظارت و دخالت مستمر دولت در این زمینه با بهره‌مندی از توزیع مستمر و گسترده انواع متنوعی از کالاها از طریق فروشگاه‌های زنجیره‌ای موجب تنظیم بازار به ویژه در شرایط ایجاد قیمت‌های تقویمی ‌شده است بطوری‌که، با بهره‌مندی از ابزارهای فیزیکی در فضای کسب و کار یعنی همان فروشگاه‌های زنجیره‌ای (اعم از راه‌اندازی شده با سرمایه داخلی یا خارجی) دولت وارد عمل شده و با مذاکره و تعامل با مدیران فروشگاه‌های زنجیره‌ای و اتخاذ سایر سیاست‌های مؤثر (از قبیل بعضی تسهیلات و امکانات) توانسته است کنترل عرضه و تقاضای کالاها را در دست گرفته و بدنبال آن سایر خرده فروشی‌های سنتی نیز جهت رقابت با این فروشگاه‌ها و پایداری در بازار کالا و خدمات، مجبور به پایین آوردن قیمت کالاهای خود شده‌اند، به‌طوری‌که این کاهش قیمت‌ها، باعث باقی ماندن پول بیشتری برای خرید کالاهای دیگر توسط مصرف‌کنندگان و در نتیجه ارتقاء قدرت خرید مصرف‌کنندگان و افزایش رضایت‌مندی آنان و به تبع آن تعدیل کمبود تقاضای کل و در نهایت تنظیم بازار شده است.

لذا با توجه به شرایط فعلی اقتصاد کشور نیاز به تحقیق و پژوهش در مورد خرده‌فروشی‌ها و اوضاع برند‌سازی در این قسمت که بخش مهمی‌‌از کانال توزیع کالا را تشکیل می‌دهد احساس می‌شود و خلاء مطالعاتی در این زمینه کاملاً مشخص است، با توجه به کنکاش و مطالعات نگارنده تحقیق، مطالعات انجام شده در زمینه برند خرده‌فروشی‌ها بسیار ناچیز و انگشت شمار بوده است و نگارنده را مجاب به پژوهش در این موضوع کرده که بخشی از حلقه مفقوده در نظام توزیع کالای کشور است . تحقیقات اخیر در مورد سود خرده فروشی‌ها در ایران گویای این مطلب است که به سبب نبود (یا کمبود) فروشگاه‌های زنجیره‌ای قدرتمند در کشور سود خرده فروشی‌های سنتی در ایران به نسبت جهان بسیار بالاست و همین موضوع یکی از عوامل بالا رفتن قیمت تمام شده کالاها برای مصرف کننده نهایی است.

جدول زیر نمایان‌گر سود خرده فروشی در چند کشور جهان و اوضاع آن در ایران است

جدول

وضعیت سود خرده فروشی در چند کشور جهان

یکی از مهم‌ترین تحولات، استفاده از ابزارهای بازاریابی نوین از جمله برند فروشگاهی در راستای افزایش بیشتر مشتریان در نهاده‌های زنجیره‌ای است، گفتنی است فروشگاه‌های زنجیره‌ای بزرگ جهان از جمله وال‌مارت، کارفور و غیره تجربیات عملی ارزشمندی را بدست آورده‌اند که متأسفانه مدیران فروشگاههای زنجیره‌ای در کشور ما تا کنون توجه کافی را به ‌‌آن‌ها مبذول نداشته‌اند. ایجاد برند فروشگاهی با توجه به ویژگی‌هایی از جمله کیفیت مناسب، قیمت‌های رقابتی یا پایین‌تر از قیمت کالاهای مشابه همواره از مهم‌ترین عوامل جذب مشتری در فروشگاه‌های زنجیره‌ای بوده است راهبرد ایجاد برند فروشگاهی مزایای مهمی ‌به شرح زیر دارد: به فروشگاه هویت می‌بخشد، بطوری‌که فروشگاه را از حالت واسطه‌گر و عرضه کننده صرف کالا خارج می‌کند؛ قیمت مناسب (پایین) کالاهای ویژه میزان فروش را افزایش می‌دهد و اعتماد مشتریان به علامت تجاری خاص فروشگاه جذب می‌شود.

برند فروشگاه یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد رضایت در مصرف کنندگان است، وقتی که یک فروشگاه نیازهای مشتریان را بداند و برطرف نماید مورد پسندمشتری واقع شده و رضایت آنان را به دنبال خواهد داشت، تنها گروه خاصی از مشتریان به یک برند خاص علاقه‌مند هستند و نسبت به آن برند رضایت و وفاداری دارند. امروزه برندهای خرده‌فروش، از موفق‌ترین برندهای فروشگاهی در جهان هستند این خرده فروشان جهت ایجاد تصور ذهنی مثبت و رعایت عدالت و انصاف نسبت به برندهای فروشگاهی در ذهن مصرف کنندگان سرمایه گذاری گسترده ای می کنند به طور کلی مصرف کنندگانی که نسبت به نام یک برند خاص دیدگاه مثبتی داشته و از کیفیت خدمات آن رضایت دارند، وفاداری خود را به آن فروشگاه و برند ابراز می کنند نظام توزیع کالا و خدمات از جمله بخش‌های مهم اقتصاد در کشورها ست و نقش مهمی ‌در هزینه‌ها دارد بطوریکه ۱۰ تا ۱۵ درصد قیمت مصرف کننده را تشکیل میدهد بنابراین توجه به تجمیع خرده فروشی‌ها و در دسترس بودن کالا می‌تواند هزینه‌ها را تا حدی کاهش دهد یکی از راههای رسیدن به کالا به دست مصرف کننده با کمترین هزینه و زمان ممکن راه اندازی انواع مختلف فروشگاههای زنجیره‌ای است و در واقع ایده ایجاد فروشگاههای زنجیره‌ای نخستین بار توسط یک فرانسوی بنام “اریستید بویسکو” در سال ۱۸۵۲ میلادی با تأسیس فروشگاه کوچکی بنام “بن‌مارشه” شکل گرفت و پس از گسترش در اروپا همگام با بحران اقتصادی سال ۱۹۲۹ میلادی لزوم گسترش بیش از پیش این فروشگاه‌ها در آمریکا نیز احساس شد و پس از آن در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی در کشورهایی در حال توسعه‌ای مانند برزیل، کره جنوبی، مکزیک و شیلی شکل گرفت

ارزش ویژه برند

درباره مفهوم برند تعاریف متنوع و متفاوتی وجود دارد که از جمله این تعاریف، می‌توان موارد زیر را برشمرد: برند تعهد دائمی ‌یک فروشنده برای ارائه مجموعه‌ای از ویژگی‌ها، مزایا و خدمات خاصی به خریداران است (کاتلر،۱۳۸۵: ۵۶) اولیور (۱۹۹۳) به نقل از استفان‌‌کینگ این طور بیان می‌کند: یک کالا چیزی است که در یک کارخانه ساخته می‌شود اما یک برند چیزی است که بوسیله یک مشتری خریداری می‌شود. برند عبارتست از هرگونه طرح، صدا، شکل، رنگ یا ترکیبی از این‌ها که برای ایجاد تمایز بین محصولات و خدمات تولید کننده یا فروشنده و محصولات و خدمات رقبا، مورد استفاده قرار می‌گیرد (کاتلر،۱۳۸۳: ۱۱۴). انجمن بازاریابی آمریکا در سال ۱۹۶۰، برند را این گونه تعریف می‌کند: یک اسم، علامت، نماد، یا طرح یا ترکیبی از ‌‌آن‌ها که به منظور شناسایی کالا‌ها و خدمات ارائه شده توسط یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان و تمیز دادن ‌‌آن‌ها از محصولات رقبا. یکی از معناهای شش‌گانه برند، ارزش است که بیان می‌دارد برند گویای مطلبی درباره‌ ارزش‌های شرکت تولید کننده است (کاتلر، ۱۳۸۷: ۳۵۶) از نظر کروسنو و همکاران (۲۰۰۹) ارزش ویژه برند، از اجزایی نظیر تداعی برند، آگاهی از برند، کیفیت برداشت شده، وفاداری به برند، سایر دارایی‌های مالکانه ناشی می‌شود.بنابر تعریف دیوید آکر، پروفسور بازاریابی دانشگاه برکلی کالیفرنیا، که از مدل وی در تحقیق جاری استفاده گردیده، ارزش ویژه برند، مجموعه‌ای از دارایی‌ها و تعهدات است که با نام و سمبل (علامت) برند مرتبط است و به ارزشی که توسط یک محصول یا خدمت برای شرکت یا مشتریان شرکت ایجاد می‌شود اضافه شد ه یا کم می‌شود . این داراییی‌ها و تعهداتی که ارزش ویژه برند بر اساس آن‌ها شکل می‌گیرد از یک زمینه به زمینه دیگر متفاوت است. ارزش ویژه نام و نشان تجاری شامل مجموعه‌ای از دارایی‌ها و تعهدات است که در طول زمان به ارزش ارائه شده توسط کالا یا خدمات شرکت افزوده شد ه یا از آن کسر می‌شود. این ارزش ویژه نام و نشان تجاری اثر متمایز و مثبتی است که شناخت آن نام تجاری بر واکنش مصرف کننده نسبت به محصول یا خدمت دارد. دارایی‌های اصلی عبارتند از: آگاهی ازبرند، وفاداری به برند، کیفیت ادراک شده و تداعی برند.

تعریف آکر از ارزش ویژه برند دارای وجوه مختلفی است نخست این‌که، ارزش ویژه برند، مجموعه‌ای از دارایی‌ها است بنابراین، مدیریت ارزش ویژه برندمستلزم ایجاد و افزایش این دارایی‌هاست دوم این‌که هر کدام از دارایی‌های برند از طرق متنوعی ارزش‌زایی می‌کنند سوم ارزش ویژه برند هم برای شرکت و هم برای مشتریان ارزش‌زایی می‌کند چهارم این‌که، دارایی‌ها و تعهداتی که به نام و علامت برند مرتبط هستند، درصورت هرگونه تغییر در نام یا علامت برند، ممکن است دستخوش تغییراتی شوند و یا حتی بعضی‌ از ‌‌آن‌ها از بین بروند.

آگاهی برند

منظور از آگاهی، میزان و قدرت حضوری است که برند د ر ذهن مصرف کننده دارد روشهای مختلفی که آگاهی برند را می‌سنجد به یاد داشتن برند توسطمشتری راملاک قرار می‌دهد. از تشخیص برند تا فراخوانی ذهن برند تا بالاترین برند در ذهن و تا برند مسلط. آگاهی، احساس آشنایی با برند در مشتریان ایجاد می‌کند. اگر یک برند در زمان خرید در ذهن مشتری فراخوانی شود می‌تواند یک برجستگی در ذهن مشتریان ایجاد کند. آگاهی از نام می‌تواند نشانه‌ای از نوعی تعهد مشتری باشد اگر نسبت به نامی‌آگاهی داشته پس باید یک دلیل برای آن وجود داشته باشد.

کیفیت ادراک شده

کیفیت ادراک شده برند نوعی تداعی ذهنی برند است که به سطح بالاتری رسیده است و به شرایط و چگونگی دارایی‌های برند می‌پردازد. زیرا در بین تمام تداعی‌های برند، فقط کیفیت ادراک شده است که به عنوان نیروی محرکه عملکرد مالی در نظر گرفته می‌شود. کیفیت ادراک شده اغلب، اگر نخواهیم بگوییم اصلی‌ترین نیرو، حداقل یک نیروی اصلی برای هر کسب و کاری است، کیفیت ادراک شده با دیگر وجوهی که نحوه ادراک برند را تشریح می‌کنند مرتبط است و ‌‌آن‌ها را به حرکت در می‌آورد. زایتمال ۱۹۹۸، ‌کیفیت ادراک شده را به این صورت تعریف می‌کند: « قضاوت مصرف کننده در مورد برتری کلی یک محصول» این ارزیابی‌های درونی درباره کیفیت محصول توسط مصرف کننده پس از تجربه کردن برند انجام می‌شود نه به وسیله مدیران و متخصصان.

وفاداری به برند

سومین گروه از دارایی‌های برند، وفاداری به برند است که از بسیاری از چارچوب‌های مفهومی‌ارزش ویژه برند کنار گذاشته شده است با این وجود، در این‌جا حداقل دو دلیل وجود دارد که گنجاندن وفاداری به برند در چارچوب مفهومی‌ارزش ویژه برند را تأیید می‌کند. نخست این‌که، ارزش ویژه برند برای یک شرکت به طور قابل توجهی از وفاداری مشتریان به برند حاصل می‌شود. در هنگام ارزش‌گذاری برند برای خرید و فروش برند، وفاداری به برند یکی از فاکتورهای کلیدی است که می‌باید در نظر گرفته شود زیرا داشتن پایگاهی از مشتریان وفادار می‌تواند جریانی از فروش و سود را برای صاحب برند به همراه داشته باشد. یک مشتری وفادار به سبب اینکه بعضی ارزش‌های منحصر به فرد را در محصولات یک برند می‌بیند که در گزینه‌های جایگزین وجود ندارد، ممکن است پول بیشتری را نیز برای به دست آوردن آن برند پرداخت نماید و دوم این‌که، ‌در نظر گرفتن وفاداری به عنوان یک دارایی منجر به ایجاد برنامه‌هایی برای بالا بردن وفاداری خواهد شد و این خود منجر به افزایش ارزش ویژه برند می‌شود.

تداعی برند

ارزش ویژه برند به میزان زیادی از طریق تداعی‌های ذهنی که مصرف‌کنندگان در ذهن خود از برند می‌سازند پشتیبانی می‌شود تداعی برند که هویتبرند ر اشکل می‌دهد به هر چیز ی اطلاق می‌شود که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم در ذهن مشتری با برند مرتبط است، تداعی‌های برند می‌تواند در دسته‌های زیر جای گیرد. تداعی برند، یک دارایی است که می‌تواند دلایل متمایز ی برای خرید ایجاد کند، براحساسات در مورد یک محصول تأثیر بگذارد و پایه‌های گسترش برند را ایجاد کند. بعضی تداعی‌ها با دادن اعتبار و اعتماد به نفس به یک برند، بر تصمیمات خریدار تأثیر می‌گذارند، بعضی تداعی‌ها احساسات مثبت را تحریک کرده و سپس آن را به برند انتقال می‌دهند

با توجه به سطح معناداری تأثیر فاکتورهای ارزش ویژه برند بر تصمیم خریداران توصیه میشود مدیران خرده فروشی‌ها هرچه بیشتر بر روی برند سازی بنگاه‌های خود تلاش نمایند و توجه نمایند که خریداران به خرده فروشی‌ها و فروشگاههای زنجیره‌ای، به‌عنوان یک واسطه‌گر نگاه نمی‌کنند و هنگام خرید، ارزش برند عرضه کننده کالاها با اهمیت است، لذا دیدگاه مدیران بنگاه‌های خرده فروشی به بحث برند و برند سازی نیاز به بازنگری و توجه بیشتر دارد . هم‌چنین به نظر میرسد در سطح دولت و سیاست گذاران کلان کشور با توجه به تأیید تأثیر برند بر تصمیم خریداران، نیاز است که بسته‌های تشویقی جهت سرمایه‌گذاری در تأسیس خرده فروشی‌ها و هایپر‌مارکت‌های بزرگ با برندهای قدرتمند (خارجی یا داخلی) باعث توجه بیشتر مصرف‌کنندگان و سوق یافتن ‌‌آن‌ها به سمت این نوع فروشگاه‌ها است که نتیجه قطعی آن سهولت دسترسی مصرف‌کنندگان نهایی به کالاها و کاهش قیمت تمام‌شده محصولات برای مصرف‌کنندگان نهایی است.

Print Friendly

وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 212 تاريخ : سه شنبه 25 خرداد 1395 ساعت: 19:37

بسم الله الرحمن الرحیم

روزی سیاه در تقویم ملت ایران، ۱۴ خرداد، سالروز ارتحال ملکوتی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، اسوه و اسطوره ملت ایران، پیر جماران، حضرت امام خمینی (ره) بدون تردید تلخ ترین روز در حیات سیاسی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود. حضرت امام خمینی (ره) نه تنها رهبر سیاسی جمهوری اسلامی ایران بلکه رهبر معنوی مسلمانان و آزادی خواهان سراسر جهان که آرمان در گرو مبارزه با ظلم و قطع نمودن دست بیگانگان غربی در کشورشان دارند، به شمار می روند و در زمره تنها رهبر سیاسی ملتی به شمار می رود که پس از سال ها از عروج ملکوتی شان، شجاعت، ایستادگی و ظلم ستیزی شان دهان به دهان نسل به نسل بازگو می شود. بدینوسیله وظیفه خود می دانم سالروز رحلت حضرت امام خمینی (ره) را در وهله نخست به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر(عج) و سپس به نائب بر حق حضرت ولی عصر(عج)، رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای و در انتها به کلیه دانشپذیران شرکت دانش بینان بنیاد آموزش مجازی ایرانیان که امید آن می رود همواره با تاسی از آرمان های انقلاب راهی جز سرافرازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نپیمایند تسلیت عرض می نمایم و مطابق با دستورالعمل مصوب شده در هیات مدیره بنیاد آموزش مجازی ایرانیان، به استحضار می رساند کلیه پرسنل و مجموعه کاری در روز جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ با حضور در مرقد مطهر حضرت امام خمینی قدس سره به گرامیداشت سالروز عروج ملکوتی حضرت امام خمینی مبادرت ورزند.

و من الله التوقیق

مهندس نریمان پورطلایی

مدیرعامل؛ بنیاد آموزش مجازی ایرانیان

Print Friendly

وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 193 تاريخ : سه شنبه 25 خرداد 1395 ساعت: 19:37

دکتر حسین سالار آملی قائم مقام وزیر علوم در امور بین‌الملل با اشاره به ورود دو هیات علمی – دانشگاهی فرانسوی به کشور، از گسترش تبادلات علمی، دانشگاهی و پژوهشی بین دو کشور ایران و فرانسه خبر داد.

در راستای سفر هیات مرکز تحقیقات علمی فرانسه و هیات مرکز هماهنگی دانشگاه‌های فرانسه به کشورمان، روز دوشنبه ۱۰ خرداد مذاکراتی بین این دو هیات و مسئولین وزارت علوم انجام شد.

در انتها وی افزود: در واقع جلسه روز دوشنبه مرحله نخست مذاکرات بوده و مرحله دوم و اصلی دو تا سه ماه آینده و با ورود وزیر علوم فرانسه و روسای دانشگاه های برتر این کشور انجام خواهد شد. قرار است بین ایران و فرانسه تبادلات علمی، دانشگاهی و پژوهشی در قالب انجام پروژه های مشترک، تبادل استاد و دانشجو و… انجام شود.

Print Friendly

وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 231 تاريخ : سه شنبه 25 خرداد 1395 ساعت: 19:37

توجه به ارزش برند در خرده فروشی‌‌ها و فروشگاه‌های زنجیره‌ای، باعث افزایش رغبت مصرف‌کنندگان نهایی به این عرضه‌کنندگان است که تقویت و گسترش ‌‌آن‌ها موجب افزایش دسترسی و کاهش

مدیریت و توسعه ی برند
ایجاد و تقویت برند
حفظ و توسعه ی برند
جذب و نگه داشت منابع انسانی و مشتریان
کاهش هزینه های بازاریابی،فروش و برندینگ
تقویت برند و سرمایه گذاری بر روی آن
برنامه ریزی مالی و بودجه بندی هوشمندانه در راستای توسعه ی برند

قیمت تمام شده کالا و خدمات برای مصرف‌کنندگان نهایی می‌شود.

بررسی حاضر فاکتورهای ارزش ویژه برند دکتر آکر در بازار خرده فروشی را مورد مطالعه قرار داده و در این راستا مشتریان یکی از شعبات فروشگاهزنجیره‌ای رفاه بررسی شد که با توجه به نامحدود بودن جامعه آماری مورد مطالعه و با استفاده از فرمول کوکران تعداد ۳۷۵ پرسشنامه از روش نمونه گیری تصادفی بین مشتریان فروشگاه رفاه توزیع شد. جهت تأیید صحت روایی و پایایی سؤالات پرسشنامه، از سؤالات استاندارد مورد تأیید صاحب نظرانمدیریت و همچنین روش الفبای کرونباخ استفاده شد.

اطلاعات دریافتی از پرسشنامه در نرم افزار اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق گویای این مطلب بود که فاکتورهای کیفیت برند، تداعی برند، آگاهی برند و تمایل به قبول گسترش برند بر تصمیم خریداران مؤثر است و عامل وفاداری برند بر تصمیم خریداران بی‌تأثیر است. یکی از موضوعاتی که با اجرای طرح تحول اقتصادی در کشور مورد توجه قرار گرفته است، تدوین شاخص‌هایی برای وضعیت مطلوب میباشد، یکی از مهمترین شاخص‌های ارائه شده در دنیا در این زمینه سرانه جمعیت موجود در یک کشور به تعداد هایپر‌مارکت‌های موجود (فروشگاههای زنجیره‌ای با مساحت بیش از ۲۵۰۰ متر مساحت) در یک کشور است.

مطالعات انجام شده نشان می‌دهد سرانه تعداد هایپر‌مارکت‌ها در کشورهای اروپایی در سال ۲۰۱۰ معادل ۱۵ هایپر مارکت برای هر یک میلیون نفر جمعیت است. این در حالی است که این رقم برای کشورهای در حال توسعه‌ای مانند ترکیه در سال مزبور ۳ به‌ازای هر یک میلیون و برای ایران با توجه به جمیعیت آن در سال ۱۳۹۰ یعنی حدود ۷۵ میلیون نفر معادل تنها ۱ هایپر مارکت برای هر میلیون نفر است، بنابراین برای رسیدن به وضعیت مطلوب در شبکه توزیع و همگام شدن با کشورهای در حال توسعه و سپس کشورهای پیشرفته و هم‌چنین فرض ثبات تعداد جمعیت به ترتیب نیاز به داشتن تعداد حداقل ۲۲۵ و حداکثر ۱۱۲۵ هایپر مارکت دارد.

مطالعه تجربه ژاپن، به عنوان یکی از موفق‌ترین کشورهای دنیا در زمینه اقتصاد نشان می‌دهد که نظارت و دخالت مستمر دولت در این زمینه با بهره‌مندی از توزیع مستمر و گسترده انواع متنوعی از کالاها از طریق فروشگاه‌های زنجیره‌ای موجب تنظیم بازار به ویژه در شرایط ایجاد قیمت‌های تقویمی ‌شده است بطوری‌که، با بهره‌مندی از ابزارهای فیزیکی در فضای کسب و کار یعنی همان فروشگاه‌های زنجیره‌ای (اعم از راه‌اندازی شده با سرمایه داخلی یا خارجی) دولت وارد عمل شده و با مذاکره و تعامل با مدیران فروشگاه‌های زنجیره‌ای و اتخاذ سایر سیاست‌های مؤثر (از قبیل بعضی تسهیلات و امکانات) توانسته است کنترل عرضه و تقاضای کالاها را در دست گرفته و بدنبال آن سایر خرده فروشی‌های سنتی نیز جهت رقابت با این فروشگاه‌ها و پایداری در بازار کالا و خدمات، مجبور به پایین آوردن قیمت کالاهای خود شده‌اند، به‌طوری‌که این کاهش قیمت‌ها، باعث باقی ماندن پول بیشتری برای خرید کالاهای دیگر توسط مصرف‌کنندگان و در نتیجه ارتقاء قدرت خرید مصرف‌کنندگان و افزایش رضایت‌مندی آنان و به تبع آن تعدیل کمبود تقاضای کل و در نهایت تنظیم بازار شده است.

لذا با توجه به شرایط فعلی اقتصاد کشور نیاز به تحقیق و پژوهش در مورد خرده‌فروشی‌ها و اوضاع برند‌سازی در این قسمت که بخش مهمی‌‌از کانال توزیع کالا را تشکیل می‌دهد احساس می‌شود و خلاء مطالعاتی در این زمینه کاملاً مشخص است، با توجه به کنکاش و مطالعات نگارنده تحقیق، مطالعات انجام شده در زمینه برند خرده‌فروشی‌ها بسیار ناچیز و انگشت شمار بوده است و نگارنده را مجاب به پژوهش در این موضوع کرده که بخشی از حلقه مفقوده در نظام توزیع کالای کشور است . تحقیقات اخیر در مورد سود خرده فروشی‌ها در ایران گویای این مطلب است که به سبب نبود (یا کمبود) فروشگاه‌های زنجیره‌ای قدرتمند در کشور سود خرده فروشی‌های سنتی در ایران به نسبت جهان بسیار بالاست و همین موضوع یکی از عوامل بالا رفتن قیمت تمام شده کالاها برای مصرف کننده نهایی است.

جدول زیر نمایان‌گر سود خرده فروشی در چند کشور جهان و اوضاع آن در ایران است

جدول

وضعیت سود خرده فروشی در چند کشور جهان

یکی از مهم‌ترین تحولات، استفاده از ابزارهای بازاریابی نوین از جمله برند فروشگاهی در راستای افزایش بیشتر مشتریان در نهاده‌های زنجیره‌ای است، گفتنی است فروشگاه‌های زنجیره‌ای بزرگ جهان از جمله وال‌مارت، کارفور و غیره تجربیات عملی ارزشمندی را بدست آورده‌اند که متأسفانه مدیران فروشگاههای زنجیره‌ای در کشور ما تا کنون توجه کافی را به ‌‌آن‌ها مبذول نداشته‌اند. ایجاد برند فروشگاهی با توجه به ویژگی‌هایی از جمله کیفیت مناسب، قیمت‌های رقابتی یا پایین‌تر از قیمت کالاهای مشابه همواره از مهم‌ترین عوامل جذب مشتری در فروشگاه‌های زنجیره‌ای بوده است راهبرد ایجاد برند فروشگاهی مزایای مهمی ‌به شرح زیر دارد: به فروشگاه هویت می‌بخشد، بطوری‌که فروشگاه را از حالت واسطه‌گر و عرضه کننده صرف کالا خارج می‌کند؛ قیمت مناسب (پایین) کالاهای ویژه میزان فروش را افزایش می‌دهد و اعتماد مشتریان به علامت تجاری خاص فروشگاه جذب می‌شود.

برند فروشگاه یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد رضایت در مصرف کنندگان است، وقتی که یک فروشگاه نیازهای مشتریان را بداند و برطرف نماید مورد پسندمشتری واقع شده و رضایت آنان را به دنبال خواهد داشت، تنها گروه خاصی از مشتریان به یک برند خاص علاقه‌مند هستند و نسبت به آن برند رضایت و وفاداری دارند. امروزه برندهای خرده‌فروش، از موفق‌ترین برندهای فروشگاهی در جهان هستند این خرده فروشان جهت ایجاد تصور ذهنی مثبت و رعایت عدالت و انصاف نسبت به برندهای فروشگاهی در ذهن مصرف کنندگان سرمایه گذاری گسترده ای می کنند به طور کلی مصرف کنندگانی که نسبت به نام یک برند خاص دیدگاه مثبتی داشته و از کیفیت خدمات آن رضایت دارند، وفاداری خود را به آن فروشگاه و برند ابراز می کنند نظام توزیع کالا و خدمات از جمله بخش‌های مهم اقتصاد در کشورها ست و نقش مهمی ‌در هزینه‌ها دارد بطوریکه ۱۰ تا ۱۵ درصد قیمت مصرف کننده را تشکیل میدهد بنابراین توجه به تجمیع خرده فروشی‌ها و در دسترس بودن کالا می‌تواند هزینه‌ها را تا حدی کاهش دهد یکی از راههای رسیدن به کالا به دست مصرف کننده با کمترین هزینه و زمان ممکن راه اندازی انواع مختلف فروشگاههای زنجیره‌ای است و در واقع ایده ایجاد فروشگاههای زنجیره‌ای نخستین بار توسط یک فرانسوی بنام “اریستید بویسکو” در سال ۱۸۵۲ میلادی با تأسیس فروشگاه کوچکی بنام “بن‌مارشه” شکل گرفت و پس از گسترش در اروپا همگام با بحران اقتصادی سال ۱۹۲۹ میلادی لزوم گسترش بیش از پیش این فروشگاه‌ها در آمریکا نیز احساس شد و پس از آن در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی در کشورهایی در حال توسعه‌ای مانند برزیل، کره جنوبی، مکزیک و شیلی شکل گرفت

ارزش ویژه برند

درباره مفهوم برند تعاریف متنوع و متفاوتی وجود دارد که از جمله این تعاریف، می‌توان موارد زیر را برشمرد: برند تعهد دائمی ‌یک فروشنده برای ارائه مجموعه‌ای از ویژگی‌ها، مزایا و خدمات خاصی به خریداران است (کاتلر،۱۳۸۵: ۵۶) اولیور (۱۹۹۳) به نقل از استفان‌‌کینگ این طور بیان می‌کند: یک کالا چیزی است که در یک کارخانه ساخته می‌شود اما یک برند چیزی است که بوسیله یک مشتری خریداری می‌شود. برند عبارتست از هرگونه طرح، صدا، شکل، رنگ یا ترکیبی از این‌ها که برای ایجاد تمایز بین محصولات و خدمات تولید کننده یا فروشنده و محصولات و خدمات رقبا، مورد استفاده قرار می‌گیرد (کاتلر،۱۳۸۳: ۱۱۴). انجمن بازاریابی آمریکا در سال ۱۹۶۰، برند را این گونه تعریف می‌کند: یک اسم، علامت، نماد، یا طرح یا ترکیبی از ‌‌آن‌ها که به منظور شناسایی کالا‌ها و خدمات ارائه شده توسط یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان و تمیز دادن ‌‌آن‌ها از محصولات رقبا. یکی از معناهای شش‌گانه برند، ارزش است که بیان می‌دارد برند گویای مطلبی درباره‌ ارزش‌های شرکت تولید کننده است (کاتلر، ۱۳۸۷: ۳۵۶) از نظر کروسنو و همکاران (۲۰۰۹) ارزش ویژه برند، از اجزایی نظیر تداعی برند، آگاهی از برند، کیفیت برداشت شده، وفاداری به برند، سایر دارایی‌های مالکانه ناشی می‌شود.بنابر تعریف دیوید آکر، پروفسور بازاریابی دانشگاه برکلی کالیفرنیا، که از مدل وی در تحقیق جاری استفاده گردیده، ارزش ویژه برند، مجموعه‌ای از دارایی‌ها و تعهدات است که با نام و سمبل (علامت) برند مرتبط است و به ارزشی که توسط یک محصول یا خدمت برای شرکت یا مشتریان شرکت ایجاد می‌شود اضافه شد ه یا کم می‌شود . این داراییی‌ها و تعهداتی که ارزش ویژه برند بر اساس آن‌ها شکل می‌گیرد از یک زمینه به زمینه دیگر متفاوت است. ارزش ویژه نام و نشان تجاری شامل مجموعه‌ای از دارایی‌ها و تعهدات است که در طول زمان به ارزش ارائه شده توسط کالا یا خدمات شرکت افزوده شد ه یا از آن کسر می‌شود. این ارزش ویژه نام و نشان تجاری اثر متمایز و مثبتی است که شناخت آن نام تجاری بر واکنش مصرف کننده نسبت به محصول یا خدمت دارد. دارایی‌های اصلی عبارتند از: آگاهی ازبرند، وفاداری به برند، کیفیت ادراک شده و تداعی برند.

تعریف آکر از ارزش ویژه برند دارای وجوه مختلفی است نخست این‌که، ارزش ویژه برند، مجموعه‌ای از دارایی‌ها است بنابراین، مدیریت ارزش ویژه برندمستلزم ایجاد و افزایش این دارایی‌هاست دوم این‌که هر کدام از دارایی‌های برند از طرق متنوعی ارزش‌زایی می‌کنند سوم ارزش ویژه برند هم برای شرکت و هم برای مشتریان ارزش‌زایی می‌کند چهارم این‌که، دارایی‌ها و تعهداتی که به نام و علامت برند مرتبط هستند، درصورت هرگونه تغییر در نام یا علامت برند، ممکن است دستخوش تغییراتی شوند و یا حتی بعضی‌ از ‌‌آن‌ها از بین بروند.

آگاهی برند

منظور از آگاهی، میزان و قدرت حضوری است که برند د ر ذهن مصرف کننده دارد روشهای مختلفی که آگاهی برند را می‌سنجد به یاد داشتن برند توسطمشتری راملاک قرار می‌دهد. از تشخیص برند تا فراخوانی ذهن برند تا بالاترین برند در ذهن و تا برند مسلط. آگاهی، احساس آشنایی با برند در مشتریان ایجاد می‌کند. اگر یک برند در زمان خرید در ذهن مشتری فراخوانی شود می‌تواند یک برجستگی در ذهن مشتریان ایجاد کند. آگاهی از نام می‌تواند نشانه‌ای از نوعی تعهد مشتری باشد اگر نسبت به نامی‌آگاهی داشته پس باید یک دلیل برای آن وجود داشته باشد.

کیفیت ادراک شده

کیفیت ادراک شده برند نوعی تداعی ذهنی برند است که به سطح بالاتری رسیده است و به شرایط و چگونگی دارایی‌های برند می‌پردازد. زیرا در بین تمام تداعی‌های برند، فقط کیفیت ادراک شده است که به عنوان نیروی محرکه عملکرد مالی در نظر گرفته می‌شود. کیفیت ادراک شده اغلب، اگر نخواهیم بگوییم اصلی‌ترین نیرو، حداقل یک نیروی اصلی برای هر کسب و کاری است، کیفیت ادراک شده با دیگر وجوهی که نحوه ادراک برند را تشریح می‌کنند مرتبط است و ‌‌آن‌ها را به حرکت در می‌آورد. زایتمال ۱۹۹۸، ‌کیفیت ادراک شده را به این صورت تعریف می‌کند: « قضاوت مصرف کننده در مورد برتری کلی یک محصول» این ارزیابی‌های درونی درباره کیفیت محصول توسط مصرف کننده پس از تجربه کردن برند انجام می‌شود نه به وسیله مدیران و متخصصان.

وفاداری به برند

سومین گروه از دارایی‌های برند، وفاداری به برند است که از بسیاری از چارچوب‌های مفهومی‌ارزش ویژه برند کنار گذاشته شده است با این وجود، در این‌جا حداقل دو دلیل وجود دارد که گنجاندن وفاداری به برند در چارچوب مفهومی‌ارزش ویژه برند را تأیید می‌کند. نخست این‌که، ارزش ویژه برند برای یک شرکت به طور قابل توجهی از وفاداری مشتریان به برند حاصل می‌شود. در هنگام ارزش‌گذاری برند برای خرید و فروش برند، وفاداری به برند یکی از فاکتورهای کلیدی است که می‌باید در نظر گرفته شود زیرا داشتن پایگاهی از مشتریان وفادار می‌تواند جریانی از فروش و سود را برای صاحب برند به همراه داشته باشد. یک مشتری وفادار به سبب اینکه بعضی ارزش‌های منحصر به فرد را در محصولات یک برند می‌بیند که در گزینه‌های جایگزین وجود ندارد، ممکن است پول بیشتری را نیز برای به دست آوردن آن برند پرداخت نماید و دوم این‌که، ‌در نظر گرفتن وفاداری به عنوان یک دارایی منجر به ایجاد برنامه‌هایی برای بالا بردن وفاداری خواهد شد و این خود منجر به افزایش ارزش ویژه برند می‌شود.

تداعی برند

ارزش ویژه برند به میزان زیادی از طریق تداعی‌های ذهنی که مصرف‌کنندگان در ذهن خود از برند می‌سازند پشتیبانی می‌شود تداعی برند که هویتبرند ر اشکل می‌دهد به هر چیز ی اطلاق می‌شود که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم در ذهن مشتری با برند مرتبط است، تداعی‌های برند می‌تواند در دسته‌های زیر جای گیرد. تداعی برند، یک دارایی است که می‌تواند دلایل متمایز ی برای خرید ایجاد کند، براحساسات در مورد یک محصول تأثیر بگذارد و پایه‌های گسترش برند را ایجاد کند. بعضی تداعی‌ها با دادن اعتبار و اعتماد به نفس به یک برند، بر تصمیمات خریدار تأثیر می‌گذارند، بعضی تداعی‌ها احساسات مثبت را تحریک کرده و سپس آن را به برند انتقال می‌دهند

با توجه به سطح معناداری تأثیر فاکتورهای ارزش ویژه برند بر تصمیم خریداران توصیه میشود مدیران خرده فروشی‌ها هرچه بیشتر بر روی برند سازی بنگاه‌های خود تلاش نمایند و توجه نمایند که خریداران به خرده فروشی‌ها و فروشگاههای زنجیره‌ای، به‌عنوان یک واسطه‌گر نگاه نمی‌کنند و هنگام خرید، ارزش برند عرضه کننده کالاها با اهمیت است، لذا دیدگاه مدیران بنگاه‌های خرده فروشی به بحث برند و برند سازی نیاز به بازنگری و توجه بیشتر دارد . هم‌چنین به نظر میرسد در سطح دولت و سیاست گذاران کلان کشور با توجه به تأیید تأثیر برند بر تصمیم خریداران، نیاز است که بسته‌های تشویقی جهت سرمایه‌گذاری در تأسیس خرده فروشی‌ها و هایپر‌مارکت‌های بزرگ با برندهای قدرتمند (خارجی یا داخلی) باعث توجه بیشتر مصرف‌کنندگان و سوق یافتن ‌‌آن‌ها به سمت این نوع فروشگاه‌ها است که نتیجه قطعی آن سهولت دسترسی مصرف‌کنندگان نهایی به کالاها و کاهش قیمت تمام‌شده محصولات برای مصرف‌کنندگان نهایی است.

Print Friendly

وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 229 تاريخ : دوشنبه 17 خرداد 1395 ساعت: 5:25

بسم الله الرحمن الرحیم

روزی سیاه در تقویم ملت ایران، ۱۴ خرداد، سالروز ارتحال ملکوتی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، اسوه و اسطوره ملت ایران، پیر جماران، حضرت امام خمینی (ره) بدون تردید تلخ ترین روز در حیات سیاسی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود. حضرت امام خمینی (ره) نه تنها رهبر سیاسی جمهوری اسلامی ایران بلکه رهبر معنوی مسلمانان و آزادی خواهان سراسر جهان که آرمان در گرو مبارزه با ظلم و قطع نمودن دست بیگانگان غربی در کشورشان دارند، به شمار می روند و در زمره تنها رهبر سیاسی ملتی به شمار می رود که پس از سال ها از عروج ملکوتی شان، شجاعت، ایستادگی و ظلم ستیزی شان دهان به دهان نسل به نسل بازگو می شود. بدینوسیله وظیفه خود می دانم سالروز رحلت حضرت امام خمینی (ره) را در وهله نخست به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر(عج) و سپس به نائب بر حق حضرت ولی عصر(عج)، رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای و در انتها به کلیه دانشپذیران شرکت دانش بینان بنیاد آموزش مجازی ایرانیان که امید آن می رود همواره با تاسی از آرمان های انقلاب راهی جز سرافرازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نپیمایند تسلیت عرض می نمایم و مطابق با دستورالعمل مصوب شده در هیات مدیره بنیاد آموزش مجازی ایرانیان، به استحضار می رساند کلیه پرسنل و مجموعه کاری در روز جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ با حضور در مرقد مطهر حضرت امام خمینی قدس سره به گرامیداشت سالروز عروج ملکوتی حضرت امام خمینی مبادرت ورزند.

و من الله التوقیق

مهندس نریمان پورطلایی

مدیرعامل؛ بنیاد آموزش مجازی ایرانیان

Print Friendly

وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 220 تاريخ : دوشنبه 17 خرداد 1395 ساعت: 5:25

دکتر حسین سالار آملی قائم مقام وزیر علوم در امور بین‌الملل با اشاره به ورود دو هیات علمی – دانشگاهی فرانسوی به کشور، از گسترش تبادلات علمی، دانشگاهی و پژوهشی بین دو کشور ایران و فرانسه خبر داد.

در راستای سفر هیات مرکز تحقیقات علمی فرانسه و هیات مرکز هماهنگی دانشگاه‌های فرانسه به کشورمان، روز دوشنبه ۱۰ خرداد مذاکراتی بین این دو هیات و مسئولین وزارت علوم انجام شد.

در انتها وی افزود: در واقع جلسه روز دوشنبه مرحله نخست مذاکرات بوده و مرحله دوم و اصلی دو تا سه ماه آینده و با ورود وزیر علوم فرانسه و روسای دانشگاه های برتر این کشور انجام خواهد شد. قرار است بین ایران و فرانسه تبادلات علمی، دانشگاهی و پژوهشی در قالب انجام پروژه های مشترک، تبادل استاد و دانشجو و… انجام شود.

Print Friendly

وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 251 تاريخ : دوشنبه 17 خرداد 1395 ساعت: 5:25

بسم الله الرحمن الرحیم

روزی سیاه در تقویم ملت ایران، ۱۴ خرداد، سالروز ارتحال ملکوتی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، اسوه و اسطوره ملت ایران، پیر جماران، حضرت امام خمینی (ره) بدون تردید تلخ ترین روز در حیات سیاسی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود. حضرت امام خمینی (ره) نه تنها رهبر سیاسی جمهوری اسلامی ایران بلکه رهبر معنوی مسلمانان و آزادی خواهان سراسر جهان که آرمان در گرو مبارزه با ظلم و قطع نمودن دست بیگانگان غربی در کشورشان دارند، به شمار می روند و در زمره تنها رهبر سیاسی ملتی به شمار می رود که پس از سال ها از عروج ملکوتی شان، شجاعت، ایستادگی و ظلم ستیزی شان دهان به دهان نسل به نسل بازگو می شود. بدینوسیله وظیفه خود می دانم سالروز رحلت حضرت امام خمینی (ره) را در وهله نخست به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر(عج) و سپس به نائب بر حق حضرت ولی عصر(عج)، رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای و در انتها به کلیه دانشپذیران شرکت دانش بینان بنیاد آموزش مجازی ایرانیان که امید آن می رود همواره با تاسی از آرمان های انقلاب راهی جز سرافرازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نپیمایند تسلیت عرض می نمایم و مطابق با دستورالعمل مصوب شده در هیات مدیره بنیاد آموزش مجازی ایرانیان، به استحضار می رساند کلیه پرسنل و مجموعه کاری در روز جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ با حضور در مرقد مطهر حضرت امام خمینی قدس سره به گرامیداشت سالروز عروج ملکوتی حضرت امام خمینی مبادرت ورزند.

و من الله التوقیق

مهندس نریمان پورطلایی

مدیرعامل؛ بنیاد آموزش مجازی ایرانیان

Print Friendly

وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 213 تاريخ : چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت: 17:11

دکتر حسین سالار آملی قائم مقام وزیر علوم در امور بین‌الملل با اشاره به ورود دو هیات علمی – دانشگاهی فرانسوی به کشور، از گسترش تبادلات علمی، دانشگاهی و پژوهشی بین دو کشور ایران و فرانسه خبر داد.

در راستای سفر هیات مرکز تحقیقات علمی فرانسه و هیات مرکز هماهنگی دانشگاه‌های فرانسه به کشورمان، روز دوشنبه ۱۰ خرداد مذاکراتی بین این دو هیات و مسئولین وزارت علوم انجام شد.

در انتها وی افزود: در واقع جلسه روز دوشنبه مرحله نخست مذاکرات بوده و مرحله دوم و اصلی دو تا سه ماه آینده و با ورود وزیر علوم فرانسه و روسای دانشگاه های برتر این کشور انجام خواهد شد. قرار است بین ایران و فرانسه تبادلات علمی، دانشگاهی و پژوهشی در قالب انجام پروژه های مشترک، تبادل استاد و دانشجو و… انجام شود.

Print Friendly

وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 231 تاريخ : چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت: 17:11

برند؛ برگ برنده بازی‌های تجاری است
brand-small
امروزه در تجارت بین‌الملل برند و برندینگ مهم‌ترین عامل توفیق است. اگرچه در گذشته بازاریابی مهم‌ترین عامل رونق تجارت خارجی بود،
اما در حال حاضر دست‌اندرکاران عرصه تجارت بر این باورند که برند حرف اول را در تجارت جهانی می‌زند. کیومرث فتح‌الله کرمانشاهی معاون کل سابق سازمان توسعه تجارت ایران و کارشناس ارشد بازرگانی، موفقیت در تجارت و هدف اصلی برندینگ را تمایز کالا یا خدمات تجاری از رقبا می‌داند. آنچه در ادامه می‌خوانید نظر کرمانشاهی در مورد برند، برندسازی و تاثیر آن در بازارهای جهانی است که در گفت‌وگو با مطرح شده است.
بسیاری از تجار برند را هویت و نماد هویتی می‌دانند. به نظر شما برند در حوزه تجارت به چه معناست؟
«برند» یعنی هویت و حمایت از برندینگ یعنی حمایت از هویت در تجارت. به همین دلیل، برند نقش بسیار حیاتی در تجارت دارد. به عبارتی می‌توان برند را ازجمله دارایی‌های نامشهود و نامرئی بسیار باارزش شرکت‌ها دانست. بر همین اساس می‌توان گفت که برندسازی دستاورد رفتار است. یعنی تعهد یا وعده‌ای که در ارائه به موقع محصول یا خدمت به مشتری داده می‌شود و در بلندمدت بر وفاداری آن تلاش می‌شود. بنابراین برندسازی اعتبار و ماندگاری را در ذهن‌ها به‌دنبال دارد. باید دانست که برند دارای ماهیتی اجتماعی بوده و قوی‌ترین برندها آنهایی هستند که پیمانی نانوشته با مشتری را به وجود آورده‌اند.
مزایای برندسازی از نظر شما چیست؟
برند رکن کلیدی در تولید است و مزایای جهانی برندسازی عبارتند از: ثبت و حمایت، ایجاد ارزش افزوده، استفاده از سند برند به‌عنوان وثیقه بانکی، جذب سرمایه در تولید بدون کارخانه، الزام WTO در صادرات کالا و خدمات، جلب اعتماد مشتری در سرتاسر جهان، سهولت در اخذ نمایندگی برندهای معتبر جهانی براساس گزارشات UNCTAD و استفاده از علامت مشخصه ®.
این مهم در تجارت ایران چگونه است؟
متاسفانه موضوع برند و برندسازی در کشور ما مغفول مانده و نیازمند برنامه و استراتژی مشخص است. برندسازی امری نیست که یک‌شبه انجام شود. بلکه نیازمند برنامه و زمان است. فرهنگ‌سازی، بسترسازی و ترویج برندسازی از اصولی هستند که بیش از هر زمان دیگر در تجارت کشور احساس می‌شود. باید این را در نظر داشت که برندسازی با ایجاد ذهنیت در مشتری و همچنین وفاداری مشتری شکل می‌گیرد. همچنین، برند و برندینگ باعث ایجاد ارزش افزوده شده و به‌خصوص ورود به بازارهای هدف را تسهیل می‌کند. البته این نکته را نباید از نظر دور نگه داشت که در موارد بسیاری برندهای باهویت ایران، در زمان محبوبیت در بازار، از سوی رقبا با تقلب مواجه می‌شوند که این نشان از موفقیت دارد.
به نظر شما راه‌حل رشد برند در کشور چیست؟
آموزش، برپایی سمینارهای تخصصی برند و توجه به دو مقوله اصلی در حوزه برند یعنی: ساختارسازی و توجه به مبانی برند از یک طرف و همچنین مبانی حقوقی و ثبت مالکیت معنوی از مباحث زیرساختی این حوزه است که باید مورد توجه و کارکرد قرار بگیرد.
برندها در تجارت جهانی چگونه نمایان شدند؟
تجارت شامل دوران‌های مختلف است که آنها را می‌توان به ۴ دوره کنوانسیون پاریس (عصر تولید) معاهده TRIPS (عصر برند) موافقتنامه مادرید (عصر فروش) و سازمان WIPO (عصر برند) دسته‌بندی کرد. این دسته‌بندی‌ها به خوبی نشان‌دهنده ورود و نفوذ برند در تجارت است.این امر مورد تاکید است که یکی از محورهای اساسی در عرصه تجارت، بهره‌مندی از ظرفیت‌های مالکیت فکری (Intellectual property) است که در ۳ زمینه علائم تجاری (Trade Mark)، کپی‌رایت (Copy right) و اختراع (Patent) بیشتر نمایان می‌شود. در این رابطه، موافقتنامه جنبه‌های تجاری حقوق مالکیت فکری جزء لاینفک و اسناد لازم‌الاجرای سازمان تجارت جهانی است و یکی از ضروری‌ترین الزامات عضویت در WTO است.

branding2
بر این اساس، برند در سازمان تجارت جهانی باید از اهمیت خاصی برخوردار باشد؟
یکی از مهم‌ترین مولفه‌هایی که در قوانین سازمان تجارت جهانی به آن توجه شده است، ثبت جهانی برند و استفاده از نشان ® است. براساس ضوابط WTO فقط کالاهایی اجازه حضور در بازارهای بین‌الملل را دارند که علامت تجاری آنها به ثبت رسیده باشد. از این رو، باتوجه به عضویت کشورمان به‌عنوان ناظر در سازمان تجارت جهانی، ضرورت دارد تا برندهای معتبر ایران که در بخش صادرات فعالند اقدام به ثبت جهانی علامت تجاری خود کنند تا سهم خود از بازار جهانی را به‌دست آورند.
چرا برای عضویت در سازمان تجارت جهانی باید نشان تجاری اخذ کرد؟
سازمان تجارت جهانی (WTO) از سال ۱۹۹۵.م جانشین گات (GATT) شده و امروزه مهم‌ترین نهاد تصمیم‌گیرنده در مورد تجارت جهانی است که قواعد و مقررات آن ناظر بر حدود ۹۸درصد تجارت کالا و خدمات میان کشورهای عضو است. جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۵ درخواست عضویت ارائه کرد و در سال ۱۳۸۴ به‌عنوان ناظر در این سازمان پذیرفته شد و از حقوق کشورهای عضو ناظر بهره‌مند است.
ایران بزرگترین اقتصاد جهانی خارج از قلمرو WTO است و در دوران نظارتی باید سعی کند شرایط و قوانین خود را برای عضویت فعال در WTO احیا کند. از جمله این اقدامات ثبت برند و نشان تجاری از سوی شرکت‌های ایرانی است. به‌منظور جلوگیری از جعل کالاهای تجاری در بازارهای هدف صادراتی، ثبت علائم تجاری در کشورهای مقصد صادرات امری ضروری و اجتناب‌ناپذیر است.
اهمیت ثبت برند در مبادلات تجاری جهانی چیست؟
ثبت برند جهانی به معنای ثبت برند در تمام کشورهای جهان نیست و آشنایی با ضوابط و قوانین کنوانسیون‌های فوق‌الذکر به منظور ثبت برند مهم و حیاتی است. براساس قوانین WTO استفاده از ® برای تمامی کالاهای کشورهای عضو ضروری است. بر همین اساس، کشورها با ثبت جهانی برند اجازه پیدا می‌کنند از علامت® استفاده کنند. ازجمله بازارهای مهم صادراتی که ایران برای کسب آن باید اقدام به ثبت برند کند، بازارهایی مثل عراق و افغانستان است.
چند سالی می‌شود که برند جهانی حلال نیز رواج یافته، نظر شما در رابطه با اهمیت برند حلال در جهان چیست؟
برند حلال از مهم‌ترین برندها در بین جمعیت مسلمانان جهان است که جمعیت آنان بالغ بر ۲میلیارد نفر در دنیاست و این بدان معناست که در دنیا از هر ۴نفر یک نفر غذای حلال مصرف می‌کند و اگر هر مسلمان حدود ۵ دلار در روز برای غذای حلال هزینه کند سالانه بیش از ۳هزار میلیارد دلار حجم تجارت جهانی غذای حلال خواهد بود.
سازمان استاندارد نیز منشوری در رابطه با برند تدوین کرده است. این منشور چیست؟
در سال ۲۰۱۰.م از سوی سازمان جهانی استاندارد (ISO)،
ISO-۱۰۶۶۸ به‌منظور تعیین ارزش و نیازمندی‌های برند در سوئیس منشوری منتشر شد. این منشور در ۳محور شاخص‌های قانونی، رفتاری و مالی معین شد و برند به‌عنوان یکی از دارایی‌های نامشهود شرکت‌ها در ترازنامه آنان درج شد. سپس به‌عنوان یکی از مهم‌ترین دارایی‌های شرکت نزد بانک‌ها و موسسات مالی- اعتباری به‌عنوان وثیقه بانکی پذیرفته شد.
ارزش برند در تجارت جهانی چه میزان است؟
نکته مهم درخصوص برندها این است که ارزش برند برخی از شرکت‌های صاحب برند در دنیا از درآمد سالانه برخی از کشورهای در حال توسعه بیشتر است. براساس آمار، ارزش ۱۰۰ برند برتر دنیا حدود ۲۰۰۰میلیارد دلار است، یعنی متوسط ارزش برند هر کدام از این ۱۰۰ شرکت حدود ۲۰میلیارد دلار است و در این میان ارزش برند برخی از شرکت‌های مهم مثل Apple بالغ بر ۱۷۰میلیارد دلار است که این رقم با ارزش کل تجارت خارجی کشور با احتساب نفت در یک سال برابری می‌کند.
ارزش برندها در ایران چگونه است؟
متاسفانه برندهای وطنی نه‌تنها در بین یکصد برند برتر دنیا حتی در بین یکهزار برند برتر دنیا هم جایگاه ندارند. توجه به کنوانسیون WIPO و TRIPS و ضوابط آن و همچنین فرآیند ثبت برند در مجامع جهانی بسیار مهم است. در چند سال اخیر (۳ سال اخیر) مصوبه‌ای از دولت محترم برای تشکیل کمیته برند با مشارکت دستگاه‌های ذی‌ربط اخذ شد و دبیرخانه آن در سازمان توسعه تجارت ایران شکل گرفت که نیازمند پیگیری است.

Print Friendly

وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 221 تاريخ : سه شنبه 11 خرداد 1395 ساعت: 17:03

توجه به ارزش برند در خرده فروشی‌‌ها و فروشگاه‌های زنجیره‌ای، باعث افزایش رغبت مصرف‌کنندگان نهایی به این عرضه‌کنندگان است که تقویت و گسترش ‌‌آن‌ها موجب افزایش دسترسی و کاهش

مدیریت و توسعه ی برند
ایجاد و تقویت برند
حفظ و توسعه ی برند
جذب و نگه داشت منابع انسانی و مشتریان
کاهش هزینه های بازاریابی،فروش و برندینگ
تقویت برند و سرمایه گذاری بر روی آن
برنامه ریزی مالی و بودجه بندی هوشمندانه در راستای توسعه ی برند

قیمت تمام شده کالا و خدمات برای مصرف‌کنندگان نهایی می‌شود.

بررسی حاضر فاکتورهای ارزش ویژه برند دکتر آکر در بازار خرده فروشی را مورد مطالعه قرار داده و در این راستا مشتریان یکی از شعبات فروشگاهزنجیره‌ای رفاه بررسی شد که با توجه به نامحدود بودن جامعه آماری مورد مطالعه و با استفاده از فرمول کوکران تعداد ۳۷۵ پرسشنامه از روش نمونه گیری تصادفی بین مشتریان فروشگاه رفاه توزیع شد. جهت تأیید صحت روایی و پایایی سؤالات پرسشنامه، از سؤالات استاندارد مورد تأیید صاحب نظرانمدیریت و همچنین روش الفبای کرونباخ استفاده شد.

اطلاعات دریافتی از پرسشنامه در نرم افزار اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق گویای این مطلب بود که فاکتورهای کیفیت برند، تداعی برند، آگاهی برند و تمایل به قبول گسترش برند بر تصمیم خریداران مؤثر است و عامل وفاداری برند بر تصمیم خریداران بی‌تأثیر است. یکی از موضوعاتی که با اجرای طرح تحول اقتصادی در کشور مورد توجه قرار گرفته است، تدوین شاخص‌هایی برای وضعیت مطلوب میباشد، یکی از مهمترین شاخص‌های ارائه شده در دنیا در این زمینه سرانه جمعیت موجود در یک کشور به تعداد هایپر‌مارکت‌های موجود (فروشگاههای زنجیره‌ای با مساحت بیش از ۲۵۰۰ متر مساحت) در یک کشور است.

مطالعات انجام شده نشان می‌دهد سرانه تعداد هایپر‌مارکت‌ها در کشورهای اروپایی در سال ۲۰۱۰ معادل ۱۵ هایپر مارکت برای هر یک میلیون نفر جمعیت است. این در حالی است که این رقم برای کشورهای در حال توسعه‌ای مانند ترکیه در سال مزبور ۳ به‌ازای هر یک میلیون و برای ایران با توجه به جمیعیت آن در سال ۱۳۹۰ یعنی حدود ۷۵ میلیون نفر معادل تنها ۱ هایپر مارکت برای هر میلیون نفر است، بنابراین برای رسیدن به وضعیت مطلوب در شبکه توزیع و همگام شدن با کشورهای در حال توسعه و سپس کشورهای پیشرفته و هم‌چنین فرض ثبات تعداد جمعیت به ترتیب نیاز به داشتن تعداد حداقل ۲۲۵ و حداکثر ۱۱۲۵ هایپر مارکت دارد.

مطالعه تجربه ژاپن، به عنوان یکی از موفق‌ترین کشورهای دنیا در زمینه اقتصاد نشان می‌دهد که نظارت و دخالت مستمر دولت در این زمینه با بهره‌مندی از توزیع مستمر و گسترده انواع متنوعی از کالاها از طریق فروشگاه‌های زنجیره‌ای موجب تنظیم بازار به ویژه در شرایط ایجاد قیمت‌های تقویمی ‌شده است بطوری‌که، با بهره‌مندی از ابزارهای فیزیکی در فضای کسب و کار یعنی همان فروشگاه‌های زنجیره‌ای (اعم از راه‌اندازی شده با سرمایه داخلی یا خارجی) دولت وارد عمل شده و با مذاکره و تعامل با مدیران فروشگاه‌های زنجیره‌ای و اتخاذ سایر سیاست‌های مؤثر (از قبیل بعضی تسهیلات و امکانات) توانسته است کنترل عرضه و تقاضای کالاها را در دست گرفته و بدنبال آن سایر خرده فروشی‌های سنتی نیز جهت رقابت با این فروشگاه‌ها و پایداری در بازار کالا و خدمات، مجبور به پایین آوردن قیمت کالاهای خود شده‌اند، به‌طوری‌که این کاهش قیمت‌ها، باعث باقی ماندن پول بیشتری برای خرید کالاهای دیگر توسط مصرف‌کنندگان و در نتیجه ارتقاء قدرت خرید مصرف‌کنندگان و افزایش رضایت‌مندی آنان و به تبع آن تعدیل کمبود تقاضای کل و در نهایت تنظیم بازار شده است.

لذا با توجه به شرایط فعلی اقتصاد کشور نیاز به تحقیق و پژوهش در مورد خرده‌فروشی‌ها و اوضاع برند‌سازی در این قسمت که بخش مهمی‌‌از کانال توزیع کالا را تشکیل می‌دهد احساس می‌شود و خلاء مطالعاتی در این زمینه کاملاً مشخص است، با توجه به کنکاش و مطالعات نگارنده تحقیق، مطالعات انجام شده در زمینه برند خرده‌فروشی‌ها بسیار ناچیز و انگشت شمار بوده است و نگارنده را مجاب به پژوهش در این موضوع کرده که بخشی از حلقه مفقوده در نظام توزیع کالای کشور است . تحقیقات اخیر در مورد سود خرده فروشی‌ها در ایران گویای این مطلب است که به سبب نبود (یا کمبود) فروشگاه‌های زنجیره‌ای قدرتمند در کشور سود خرده فروشی‌های سنتی در ایران به نسبت جهان بسیار بالاست و همین موضوع یکی از عوامل بالا رفتن قیمت تمام شده کالاها برای مصرف کننده نهایی است.

جدول زیر نمایان‌گر سود خرده فروشی در چند کشور جهان و اوضاع آن در ایران است

جدول

وضعیت سود خرده فروشی در چند کشور جهان

یکی از مهم‌ترین تحولات، استفاده از ابزارهای بازاریابی نوین از جمله برند فروشگاهی در راستای افزایش بیشتر مشتریان در نهاده‌های زنجیره‌ای است، گفتنی است فروشگاه‌های زنجیره‌ای بزرگ جهان از جمله وال‌مارت، کارفور و غیره تجربیات عملی ارزشمندی را بدست آورده‌اند که متأسفانه مدیران فروشگاههای زنجیره‌ای در کشور ما تا کنون توجه کافی را به ‌‌آن‌ها مبذول نداشته‌اند. ایجاد برند فروشگاهی با توجه به ویژگی‌هایی از جمله کیفیت مناسب، قیمت‌های رقابتی یا پایین‌تر از قیمت کالاهای مشابه همواره از مهم‌ترین عوامل جذب مشتری در فروشگاه‌های زنجیره‌ای بوده است راهبرد ایجاد برند فروشگاهی مزایای مهمی ‌به شرح زیر دارد: به فروشگاه هویت می‌بخشد، بطوری‌که فروشگاه را از حالت واسطه‌گر و عرضه کننده صرف کالا خارج می‌کند؛ قیمت مناسب (پایین) کالاهای ویژه میزان فروش را افزایش می‌دهد و اعتماد مشتریان به علامت تجاری خاص فروشگاه جذب می‌شود.

برند فروشگاه یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد رضایت در مصرف کنندگان است، وقتی که یک فروشگاه نیازهای مشتریان را بداند و برطرف نماید مورد پسندمشتری واقع شده و رضایت آنان را به دنبال خواهد داشت، تنها گروه خاصی از مشتریان به یک برند خاص علاقه‌مند هستند و نسبت به آن برند رضایت و وفاداری دارند. امروزه برندهای خرده‌فروش، از موفق‌ترین برندهای فروشگاهی در جهان هستند این خرده فروشان جهت ایجاد تصور ذهنی مثبت و رعایت عدالت و انصاف نسبت به برندهای فروشگاهی در ذهن مصرف کنندگان سرمایه گذاری گسترده ای می کنند به طور کلی مصرف کنندگانی که نسبت به نام یک برند خاص دیدگاه مثبتی داشته و از کیفیت خدمات آن رضایت دارند، وفاداری خود را به آن فروشگاه و برند ابراز می کنند نظام توزیع کالا و خدمات از جمله بخش‌های مهم اقتصاد در کشورها ست و نقش مهمی ‌در هزینه‌ها دارد بطوریکه ۱۰ تا ۱۵ درصد قیمت مصرف کننده را تشکیل میدهد بنابراین توجه به تجمیع خرده فروشی‌ها و در دسترس بودن کالا می‌تواند هزینه‌ها را تا حدی کاهش دهد یکی از راههای رسیدن به کالا به دست مصرف کننده با کمترین هزینه و زمان ممکن راه اندازی انواع مختلف فروشگاههای زنجیره‌ای است و در واقع ایده ایجاد فروشگاههای زنجیره‌ای نخستین بار توسط یک فرانسوی بنام “اریستید بویسکو” در سال ۱۸۵۲ میلادی با تأسیس فروشگاه کوچکی بنام “بن‌مارشه” شکل گرفت و پس از گسترش در اروپا همگام با بحران اقتصادی سال ۱۹۲۹ میلادی لزوم گسترش بیش از پیش این فروشگاه‌ها در آمریکا نیز احساس شد و پس از آن در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی در کشورهایی در حال توسعه‌ای مانند برزیل، کره جنوبی، مکزیک و شیلی شکل گرفت

ارزش ویژه برند

درباره مفهوم برند تعاریف متنوع و متفاوتی وجود دارد که از جمله این تعاریف، می‌توان موارد زیر را برشمرد: برند تعهد دائمی ‌یک فروشنده برای ارائه مجموعه‌ای از ویژگی‌ها، مزایا و خدمات خاصی به خریداران است (کاتلر،۱۳۸۵: ۵۶) اولیور (۱۹۹۳) به نقل از استفان‌‌کینگ این طور بیان می‌کند: یک کالا چیزی است که در یک کارخانه ساخته می‌شود اما یک برند چیزی است که بوسیله یک مشتری خریداری می‌شود. برند عبارتست از هرگونه طرح، صدا، شکل، رنگ یا ترکیبی از این‌ها که برای ایجاد تمایز بین محصولات و خدمات تولید کننده یا فروشنده و محصولات و خدمات رقبا، مورد استفاده قرار می‌گیرد (کاتلر،۱۳۸۳: ۱۱۴). انجمن بازاریابی آمریکا در سال ۱۹۶۰، برند را این گونه تعریف می‌کند: یک اسم، علامت، نماد، یا طرح یا ترکیبی از ‌‌آن‌ها که به منظور شناسایی کالا‌ها و خدمات ارائه شده توسط یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان و تمیز دادن ‌‌آن‌ها از محصولات رقبا. یکی از معناهای شش‌گانه برند، ارزش است که بیان می‌دارد برند گویای مطلبی درباره‌ ارزش‌های شرکت تولید کننده است (کاتلر، ۱۳۸۷: ۳۵۶) از نظر کروسنو و همکاران (۲۰۰۹) ارزش ویژه برند، از اجزایی نظیر تداعی برند، آگاهی از برند، کیفیت برداشت شده، وفاداری به برند، سایر دارایی‌های مالکانه ناشی می‌شود.بنابر تعریف دیوید آکر، پروفسور بازاریابی دانشگاه برکلی کالیفرنیا، که از مدل وی در تحقیق جاری استفاده گردیده، ارزش ویژه برند، مجموعه‌ای از دارایی‌ها و تعهدات است که با نام و سمبل (علامت) برند مرتبط است و به ارزشی که توسط یک محصول یا خدمت برای شرکت یا مشتریان شرکت ایجاد می‌شود اضافه شد ه یا کم می‌شود . این داراییی‌ها و تعهداتی که ارزش ویژه برند بر اساس آن‌ها شکل می‌گیرد از یک زمینه به زمینه دیگر متفاوت است. ارزش ویژه نام و نشان تجاری شامل مجموعه‌ای از دارایی‌ها و تعهدات است که در طول زمان به ارزش ارائه شده توسط کالا یا خدمات شرکت افزوده شد ه یا از آن کسر می‌شود. این ارزش ویژه نام و نشان تجاری اثر متمایز و مثبتی است که شناخت آن نام تجاری بر واکنش مصرف کننده نسبت به محصول یا خدمت دارد. دارایی‌های اصلی عبارتند از: آگاهی ازبرند، وفاداری به برند، کیفیت ادراک شده و تداعی برند.

تعریف آکر از ارزش ویژه برند دارای وجوه مختلفی است نخست این‌که، ارزش ویژه برند، مجموعه‌ای از دارایی‌ها است بنابراین، مدیریت ارزش ویژه برندمستلزم ایجاد و افزایش این دارایی‌هاست دوم این‌که هر کدام از دارایی‌های برند از طرق متنوعی ارزش‌زایی می‌کنند سوم ارزش ویژه برند هم برای شرکت و هم برای مشتریان ارزش‌زایی می‌کند چهارم این‌که، دارایی‌ها و تعهداتی که به نام و علامت برند مرتبط هستند، درصورت هرگونه تغییر در نام یا علامت برند، ممکن است دستخوش تغییراتی شوند و یا حتی بعضی‌ از ‌‌آن‌ها از بین بروند.

آگاهی برند

منظور از آگاهی، میزان و قدرت حضوری است که برند د ر ذهن مصرف کننده دارد روشهای مختلفی که آگاهی برند را می‌سنجد به یاد داشتن برند توسطمشتری راملاک قرار می‌دهد. از تشخیص برند تا فراخوانی ذهن برند تا بالاترین برند در ذهن و تا برند مسلط. آگاهی، احساس آشنایی با برند در مشتریان ایجاد می‌کند. اگر یک برند در زمان خرید در ذهن مشتری فراخوانی شود می‌تواند یک برجستگی در ذهن مشتریان ایجاد کند. آگاهی از نام می‌تواند نشانه‌ای از نوعی تعهد مشتری باشد اگر نسبت به نامی‌آگاهی داشته پس باید یک دلیل برای آن وجود داشته باشد.

کیفیت ادراک شده

کیفیت ادراک شده برند نوعی تداعی ذهنی برند است که به سطح بالاتری رسیده است و به شرایط و چگونگی دارایی‌های برند می‌پردازد. زیرا در بین تمام تداعی‌های برند، فقط کیفیت ادراک شده است که به عنوان نیروی محرکه عملکرد مالی در نظر گرفته می‌شود. کیفیت ادراک شده اغلب، اگر نخواهیم بگوییم اصلی‌ترین نیرو، حداقل یک نیروی اصلی برای هر کسب و کاری است، کیفیت ادراک شده با دیگر وجوهی که نحوه ادراک برند را تشریح می‌کنند مرتبط است و ‌‌آن‌ها را به حرکت در می‌آورد. زایتمال ۱۹۹۸، ‌کیفیت ادراک شده را به این صورت تعریف می‌کند: « قضاوت مصرف کننده در مورد برتری کلی یک محصول» این ارزیابی‌های درونی درباره کیفیت محصول توسط مصرف کننده پس از تجربه کردن برند انجام می‌شود نه به وسیله مدیران و متخصصان.

وفاداری به برند

سومین گروه از دارایی‌های برند، وفاداری به برند است که از بسیاری از چارچوب‌های مفهومی‌ارزش ویژه برند کنار گذاشته شده است با این وجود، در این‌جا حداقل دو دلیل وجود دارد که گنجاندن وفاداری به برند در چارچوب مفهومی‌ارزش ویژه برند را تأیید می‌کند. نخست این‌که، ارزش ویژه برند برای یک شرکت به طور قابل توجهی از وفاداری مشتریان به برند حاصل می‌شود. در هنگام ارزش‌گذاری برند برای خرید و فروش برند، وفاداری به برند یکی از فاکتورهای کلیدی است که می‌باید در نظر گرفته شود زیرا داشتن پایگاهی از مشتریان وفادار می‌تواند جریانی از فروش و سود را برای صاحب برند به همراه داشته باشد. یک مشتری وفادار به سبب اینکه بعضی ارزش‌های منحصر به فرد را در محصولات یک برند می‌بیند که در گزینه‌های جایگزین وجود ندارد، ممکن است پول بیشتری را نیز برای به دست آوردن آن برند پرداخت نماید و دوم این‌که، ‌در نظر گرفتن وفاداری به عنوان یک دارایی منجر به ایجاد برنامه‌هایی برای بالا بردن وفاداری خواهد شد و این خود منجر به افزایش ارزش ویژه برند می‌شود.

تداعی برند

ارزش ویژه برند به میزان زیادی از طریق تداعی‌های ذهنی که مصرف‌کنندگان در ذهن خود از برند می‌سازند پشتیبانی می‌شود تداعی برند که هویتبرند ر اشکل می‌دهد به هر چیز ی اطلاق می‌شود که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم در ذهن مشتری با برند مرتبط است، تداعی‌های برند می‌تواند در دسته‌های زیر جای گیرد. تداعی برند، یک دارایی است که می‌تواند دلایل متمایز ی برای خرید ایجاد کند، براحساسات در مورد یک محصول تأثیر بگذارد و پایه‌های گسترش برند را ایجاد کند. بعضی تداعی‌ها با دادن اعتبار و اعتماد به نفس به یک برند، بر تصمیمات خریدار تأثیر می‌گذارند، بعضی تداعی‌ها احساسات مثبت را تحریک کرده و سپس آن را به برند انتقال می‌دهند

با توجه به سطح معناداری تأثیر فاکتورهای ارزش ویژه برند بر تصمیم خریداران توصیه میشود مدیران خرده فروشی‌ها هرچه بیشتر بر روی برند سازی بنگاه‌های خود تلاش نمایند و توجه نمایند که خریداران به خرده فروشی‌ها و فروشگاههای زنجیره‌ای، به‌عنوان یک واسطه‌گر نگاه نمی‌کنند و هنگام خرید، ارزش برند عرضه کننده کالاها با اهمیت است، لذا دیدگاه مدیران بنگاه‌های خرده فروشی به بحث برند و برند سازی نیاز به بازنگری و توجه بیشتر دارد . هم‌چنین به نظر میرسد در سطح دولت و سیاست گذاران کلان کشور با توجه به تأیید تأثیر برند بر تصمیم خریداران، نیاز است که بسته‌های تشویقی جهت سرمایه‌گذاری در تأسیس خرده فروشی‌ها و هایپر‌مارکت‌های بزرگ با برندهای قدرتمند (خارجی یا داخلی) باعث توجه بیشتر مصرف‌کنندگان و سوق یافتن ‌‌آن‌ها به سمت این نوع فروشگاه‌ها است که نتیجه قطعی آن سهولت دسترسی مصرف‌کنندگان نهایی به کالاها و کاهش قیمت تمام‌شده محصولات برای مصرف‌کنندگان نهایی است.

Print Friendly

وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 226 تاريخ : سه شنبه 11 خرداد 1395 ساعت: 17:03

برندینگ BRANDING

از انجا که این شاخه از علم بازاریابی از سایر حوزه های ان بسیار جوانتر و عمری در حدود سی سال در ادبیات مدیریتی جهانی و عمری کمتر از یک دهه در ایران دارد و بخش های اصلی این علم در حوزه ی کسب و کارهای خدماتی ونه تولیدی رشد یافته است ،بخش اصلی منظور نگارنده در توضیح این اصل بازاریابی است که امروزه در حکم ” آب حیات خضر” برای صنعت کاشی و سرامیک ایران برای بازگشت به بازارهای بین المللی و بهبود جایگاه در بازار داخلی دارد .

از نظر کلر(۲۰۰۲) ، یک برند چکیده ای است از هویت،اصالت، ویژگی و تفاوت در یک محصول یا خدمت. یک برند قدرتمند معانی همه ی اصطلاحات ذکر شده را در خود گنجانده است ،اساسا یک برند،محصول نیست.منبع محصول ،معنا و جهت آن است و هویت آن را در زمان و مکان تعریف میکند .محصولات نمی توانند در مورد خود صحبت کنند و دقیقا این برند انها ست که میتواند به جای انها در ذهن مشتری به برقراری ارتباطی گاها انسانی بپردازد.

برند سازی را به طور خلاصه میتوان در فرایند های بهم پیوسته ای که به درک بهتر از کارایی محصول ، وفاداری بیشتر،آسیب پذیری کمتر در مقابل حملات بازاریابی رقبا و نیز حاشیه امنیت بیشتر در بحرانهای بازار و نیز کاهش حساسیت مصرف کنندگان به افزایش و کاهش قیمت (کشش قیمت) و افزایش تاثیر ارتباطات بازاریابی منجر می شود خلاصه کرد.(لیم ۲۰۰۹). به عبارت دیگر برندینگ را میتوان شناخت ارزشهای ذاتی سازمان و محصولاتش و بازشناسایی همان ارزشها در نظر مشتریان دانست که برندینگ کمک میکند تا میزان ارزنده بودن و احترام و تمایز مثبت و هویت مشترک میان محصول یا نام تجاری در ذهن مشتریان ریشه ای و عمیقتر گردد و رابطه ای میان نام تجاری و ذهن و باور مشتری برای مدت طولانی تری برای تکرار تصمیم خرید انها ایجاد کرد.

صنعت کاشی و سرامیک ایران و مدیریت بازاریابی و مدیریت برند

و حال در مقوله ی مدیریت بازاریابی موفق در صنعت کاشی و سرامیک ایران که با ذینفعان متعددی نظیر مالکان صنایع و کارخانجات ،مدیران ارشد وعالی،متخصصان و کارشناسان بخش های بازاریابی و فروش و عاملان نمایندگی های فروش و نصابان کاشی و سرامیک و مصرف کنندگان نهایی در حال فعالیت است و از نظر نگارنده حلقه ی مفقوده ی موفقیت در بازارهای داخلی و بین المللی عدم هماهنگی و همگرایی درست سه اهرم برندسازی و بازاریابی و فروش در ایران است.

متاسفانه فضاهای ذهنی مناسبی از هیچ کدام از این اصطلاحات در این صنعت ساری و جاری نیست .بازار سنتی رفتارش همچنان انکارگونه به لزوم بهره گیری از هر سه این اصل در بازار است و بعضی اوقات این رفتار یادآور جمله ی معروف هنری فورد است که عقیده داشت “هر رنگ اتومبیل که مشتری بخواهد به او عرضه میکنیم به شرط انکه سیاه باشد”

واقعیت این است در گذشته تقاضا از عرضه بیشتر بود و بازارها انحصاری تر بودند در صنعت کاشی و سرامیک ،اما امروزه با افزایش عرضه و تنوع محصولات در مقایسه با با تقاضای داخلی ،دیگر عمر آنگونه تفکرات برای تولید و فروش محصولات کاشی و سرامیک و صنایع وابسته به سر آمده است و هر کسب و کاری از جمله بنگاههای تولیدی کاشی و سرامیک باید بازاریابی اصولی را به صورت سیستماتیک همراه با برند سازی عمیق نهادینه کند .

بنگاهها باید بدانند که بدون برنامه ریزی برای تعیین استراتژی های بازاریابی خود نمیتوانند به فکر نجات در بازار متلاطم بین المللی و داخلی باشند. تجزیه و تحلیل مزایای رقابتی و شناخت و ارزیابی فرصتها وتهدیدها در بازار برای داشتن برنامه ای استراتژیک کوتاه مدت و بلند مدت و مشخص کردن گروههایی از بازار که یک بنگاه میتواند در مقایسه با رقبای خود به نحو بهتری به مشتریانش خدمت کند از الزامات حیاتی است .

علاوه بر تمرکز اساسی بر برنامه ریزی های بازاریابی ، توجه و دقت فعالان این عرصه را به لزوم آغاز برند سازی برای محصولات کاشی و سرامیک تولید ایران جلب باید کرد،

باید تلاش اساسی کرد تا به معنای دقیق برندسازی که به نادرستی در ایران تنها به تولید نامهای تجاری ختم شده است و بیشتر شباهت به جنگل قارچها پیدا کرده است پرداخته شود ، زیرا که در سالهای پیش رو جنگ کسب و کارها بر اختصاص سهم بازار بیشتر توسط ارتشی به نام “برند” در حال جریان خواهد بود .بنگاهی که برند قدرتمندی در بازار محسوب نشود مانند کشوری است که ارتش و سیستم و امنیتی ندارد، زیرا حریمش به سادگی قابل نفوذ است .

در صنعت کاشی و سرامیک ایران که در سالهای اخیر بازار صادرات خود را به میزان قابل توجهی از دست داده ، روی اوردن به برندسازی موجب خواهد شد که بتواند با جانی تازه به تصاحب حق اصلی خود در بازارهای منقطه باز گردد.در مبحث برند توجه به چهار شاخص تمایز Deference , حل مشکل ارتباط Relevance و احترام Esteemو برند آگاهی Brand Knowledge که در خصوص محصولات کاشی و سرامیک ایرانی امتیاز هر کدام از این شاخصها به شرح زیر است :

۱- برند آگاهی به طور متوسط نمره ی ۷ از ۱۰

۲- احترام به طور متوسط نمره ی ۲ از ۱۰

۳- ارتباط با مخاطب به طور متوسط نمره ی ۴ از ۱۰

۴- تمایز به طور متوسط نمره ی صفر و حداکثر ۱ از ۱۰

در پایان و مخلص کلام اینکه ، برای عبور از بحران رکود در صنعت کاشی و سرامیک در بازار داخل و عرصه بین الملل پیوند دوباره و اساسی دانشگاهیان و فعالان کسب و کار به شدت توصیه می شود تا شاید با دمیده شدن راه حلهای علمی و ازمون شده در کالبد این صنعت شاهد بازگشت ققنونس وار این صنعت باشیم .

Print Friendly

وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 203 تاريخ : سه شنبه 11 خرداد 1395 ساعت: 15:01

۱- با ارزش ترین دارایی ما توانایی کسب درآمد است نه آن پولی که به دست می آوریم. توانایی از دست نمی رود اما پول و ثروت ممکن است بارها از دست برود.

۲- موفقیت مانند نردبان است و مهارت های ما پله های آن را می سازد، اگر پله ها کامل نباشد، ما نمی توانیم از نردبان بالا برویم.

۳- پتانسیل انسان آنقدر زیاد است که می توان صد زندگی همزمان داشته باشد. ما می توانیم هر چیزی را بیاموزیم ودر هر امری متخصص شویم.

۴- آموزش کلید موفقیت است ولی چون سخت و وقت گیر است و بیشتر انسان ها تنبل اند کسی برای یادگیری اهمیت قائل نمی شود.

۵- امروزه نه تنها باید هوشمندانه کار کرد بلکه باید هوشمندانه وسخت کار کرد تا به ثروت و موفقیت نائل شد.

۶- اهمیت کلمات در زندگی بسیار مهم است. کلمات خوب، تفکرات بهتری را ایجاد می کنند.

۷- افراد موفق بر راه حل ها تمرکز می کنند اما افراد متوسط به فردی که مشکل را ایجاد کرده است فکر می کنند.

۸- کیفیت زندگی و هدف اصلی ما بستگی به احساسمان از خود (کرامت نفس) دارد.

۹- هدف داشتن با هدف گذاشتن متفاوت است. نوشتن اهداف از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. افرادی که اهداف مکتوب دارند ده برابر دیگران موفق ترند.

۱۰- برندگان کسانی هستند که درازمدت فکر می کنند، افراد متوسط کوتاه مدت و سطحی می اندیشند.

۱۱- افراد موفق کارهای بزرگ و سخت را انجام می دهند ولی افراد متوسط، دنبال کارهای راحت و معمولی می روند.

۱۲- هر یک از ما باید یک نقشه بیست ساله داشته باشیم و به جای فکر کردن به مشکلات اقتصادی دنبال برداشتن قدم ها در مسیر اهداف خود باشیم.

۱۳- کسانی که مهارت های مالی دارند موفق می شوند. شما باید در روز حداقل دو ساعت درباره اقتصاد و سرمایه گذاری مطالعه داشته باشید.

۱۴- راز اکثر موفقیت ها پشتکار و مقاومت است باید با خودت عهد کنی که کنار نمی کشی تا به اهدافت برسی.

۱۵- اعتماد به نفس باید آنقدر بالا باشد که هیچ چیز نتواند جلوی ما را بگیرد.

۱۶- برای فروش موفق باید تعداد تماس ها و ارتباطات را افزایش دهید.

۱۷- نگران شنیدن نه نباشید، نه یعنی پول!

۱۸- کسانی که بیشترین نه ها را دریافت می کنند بیشترین بله ها را نیز می شنوند.

۱۹- باید به محصولات یا خدماتی که ارائه می دهید اعتقاد داشته باشید، اگر اعتقاد دارید که محصولتان عالی است، ناخودآگاه مشتری این موضوع را درمی یابد. (و برعکس!)

۲۰- فروشندگان موفق عاشق محصول، کار و شرکتشان هستند.

۲۱- به جای اینکه فروشنده باشید، یک مشاور دلسوز باشید، آنگاه فروش خودش اتفاق می افتد.

۲۲- فقط هدف این نیست که فروشی انجام دهی بلکه باید ابتدا ببینی که این مشتری به محصول تو نیاز دارد یا خیر.

۲۳- قدرت در دست کسانی است که بهترین نُت برداری را دارند.

۲۴- در فروش باید ابتدا اعتمادسازی کنید.

۲۵- انتخاب های امروز، کیفیت زندگی فردای شما را می سازند. گذشته را رها کنید و به فکر ساخت فردای خویش باشید.

۲۶- هیچ موقع نگویید که دیگر دیر شده است. هیچ وقت برای گرفتن تصمیمات صحیح دیر نیست.

۲۷- به سوی خورشید تمرکز کنید تا سایه پشت تو قرار گیرد.

۲۸- ما باید تغییر کنیم. اگر تغییر نکنیم، کنترل زندگی را در دست نخواهیم داشت.

۲۹- برای هر حوزه زندگی باید برنامه جامعی تدوین کنیم. باید فراتر نگاه کنیم و روی آینده تمرکز کنیم.

۳۰- افرادی که موفق و در جامعه مورد احترامند کسانی هستند که بیشترین وقت را روی آماده سازی برای آینده می گذارند.

۳۱- برای تسخیر آینده باید از لذت های آنی دست بکشیم.

۳۲- منحرف شدن از مسیر اصلی، بزرگترین عامل شکست ما است.

۳۳- افراد موفق سخت و هوشمندانه کار می کنند. هوشمندانه یعنی کارهایی را انجام دهیم که با اهدافمان سازگار باشد.

۳۴- کارهای کوچک، ساده و راحت را انجام ندهید زیرا کم کم به آنها عادت می کنید. از کارهای سخت و بزرگ استفاده کنید.

۳۵- افراد موفق کارهایی را انجام می دهند که پتانسیل نتایجش بسیار بالاست.

۳۶- همیشه برای همه کارها برنامه داشته باشید تا بتوانید اقدامات را سریع تر انجام دهید.

۳۷- قبل از شروع هر کاری چک لیست و گام های سازماندهی شده آن را بنویسید.

۳۸- میلیاردرها عادت دارند روزانه هدف گذاری کنند.

۳۹- میلیاردرها عادت دارند کارهای شان را تکمیل کنند و نیمه کاره رها نکنند.

۴۰- میلیاردرها عادت دارند با مهم ترین عمل، روزشان را شروع کنند.

Print Friendly

وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 193 تاريخ : سه شنبه 11 خرداد 1395 ساعت: 15:01

به گزارش خبرگزاری تسنیم، مشکلاتی که امروز مدیران بازاریابی رابه خود مشغول کرده عبارت است ازآنکه تلاش آنها برای خود ونگهداری برندفاقد برنامه ریزی های لازم بوده به دلیل عدم شناخت ویژگیهای نام تجاری وعدم شناخت روشهای صحیح مدیریت نام تجاری نمی تواند به صورتی اثر بخش محصول را با نام تجاری پیوند بزنند.در این راستا باید مدیریت نام تجاری به ترتیب تمامی چارچوبهایی را که درمدیریت یک سازمان به کار می بریم رعایت کرد.همانطور که مدیریت سازمان ابتدا با بیان ماموریت خود مشخص می کند که سازمان چه رسالتی را می خواهد به انجام برساند وسپس اهداف مجموعه رابراساس آن بیانیه ماموریت تعریف می کند وبا تدوین استراتژی سعی دردستیابی به اهداف سازمان دارد، در اینجا نیز برای نام تجاری یک بیانه یا گزاره ماموریت بیان کرده سپس اهداف رابر اساس آن تعریف می کنیم.در نهایت ازروی آن استراتژیهائی را تدوین کرده با استفاده ازبازخورد کنترل می کنیم که تاچه حد به اهداف خود دست یافته ایم. لذا در این مقاله درابتدا ضمن بیان مفاهیم برند،دلایل اهمیت مدیریت برند، مدیریت برند دوم ،مزایا ومعایب مرتبط با آن، به فرایند مدیریت استراتژیک برند پرداخته وسپس هشت اشتباهات مرتبط با مدیریت برند را بیان می نماییم.
برند
برند نام یا نمادی است که با هدف فروش کالاها یا ارائه خدمات مورد استفاده قرار می گیرد.البته هدف از ایجاد برند چیزی فراتر از فروش کالا یا ارائه خدمات.برند علاوه براینکه سهم بازار رازیر تسلط خود نگه می دارد برای رشد کسب وکارهم را مطرح می کند وکارکنان ماهر مستعد را جذب وحفظ می کند وارزش خود را نزد سهامداران مجموعه نیز ارتقا می بخشد.
دلائل اهمیت برند
از دومنظر مصرف کننده وتولیدکننده می توان این موضوع رامدنظر قراداددر جدول زیر دور نمائی از نقش های متفاوتی که یک برند این دوگروه ایفا می کند آورده شده است.
تولید کنندگان
مصرف کنندگان
وسیله ای برای شناسایی،تسهیل ویا رهگیری
شناسایی سرچشمه اصلی محصول
وسیله حفاظت قانونی از ویژگی های انحصاری
واگذاری مسئولیت به سازنده محصول
نشانه سطح کیفیت ومیزان رضایت مصرف کننده
کاهش ریسک وخطر با تولید
سرچشمه موفقیت های رقابتی
وسیله سمبلیک
عامل بازگردانی مالی
نشانه کیفیت
استراتژی برند
برنامه ای است برای توسعه سیستماتیک برند به منظور دستیبابی به اهداف از پیش تعیین شده استراتژی برند باید براساس چشم انداز برند شکل گرفته وبرخاسته از اصول متمایز سازی وجذب مستمر مشتریان باشد.این استراتژی بایستی عملکرد کلی شرکت را به منظور اطمینان از صحت رفتارهای برند وتجارب سالم از برند تحت هدایت وکترل داشته باشد.
وقتی بحث از برندینگ در یک شرکت مطرح می شود معمولا شرکت باید دست کم درصدد پاسخگویی به ۵ حوزه اصلی توسعه برند،نامگذاری برند،هویت برند، معماری برند،شخصیت برند باشد
مدیریت برند
مدیریت برند چیزی عمیق تر از تنها تعمل بین سازمان برند ومصرف کنندگان است وشامل جوانب برندنظیر عنوان برند،لوگو،رنگها ورابطه نظیر وفاداری مشتری واولویتهای وی نیز می شود.
مدیریت برند یک شرکت درعملیات روزانه شرکت می گنجد.به علاوه اجرای مدیریت برند واستراتژی برند تلاشی یکباره نیست بلکه یک استراتژی بازاریابی منظم بوده وباید از توسعه بنگاه تبعیت نماید.
مدیریت برند استراتژیک شامل طراحی وپیاده سازی برنامه های بازاریابی وفعالیتهای برای ایجاد،اندازه گیری ومدیریت ارزش ویژه برند می باشد.
مدیران برند باید درک کنندکه پاسخ مناسب آنها،منوط به نحوه اعمال قابلیتهای جدید وگزینه های ارائه شده بوده وکنش های آنان برنیروی هایی که به آن پاسخ می دهند تاثیر می گذارد.این عوامل اصلی به شرح ذیل عبارتند از:
۱٫جهانی سازی رقابت وگشایش بازارهای بیشتر،۲٫اتحادهای استراتژیک،۳٫همکاری بارقبا،۴٫طراحی محصولات برای کسب اقبال عمومی،رشد بازارهای آزاد،۵٫تاثیر تغییر تکنولوژی،۵٫خلاقیت محصول،۶٫همگرائی بازار محصول،۷٫رقابت مبتنی برزمان،۸٫گزینش بهترین مصرف کنندگان،۹٫اشغال فروشگاه گوشه ذهن،۱۰٫توسعه شهرت برای ابتکار،۱۱٫سیکل کوتاهتر تحقق سفارش،۱۲٫سفارش سازی انبوه
فرایند مدیریت استراتژیک برند
۱٫شناسایی وایجاداندازه گیری ارزش وموقعیت برندکه شامل مفاهیم کلیدی(نقشه های ذهنی،منابع وچارچوب رقابت،نقاط تعادل ونقاط تفاوت ووابستگی های ریشه ای برند)است.
۲٫طرح وپیاده سازی برنامه های بازاریابی برندکه شامل مفاهیم کلیدی (درهم آمیختن ومطابقت دادن عناصر برند،یکپارچه سازی فعالیت های بازاریابی برند،نسبت دهی وابستگی های دسته دوم است.
۳٫اندازه گیری وتحلیل کارایی برند که شامل مفاهیم کلیدی (زنجیره ارزش برند،ممیزی برند،اندازه گیری برند،سیستم مدیریت ارزشیابی برند) است.
۴٫رشد وپایداری ارزش برندکه شامل مفاهیم کلیدی (میراث وشناسایی برند،استراتژی های توسعه برند،تغییرات وتجدید حیات برند)است.
اصول اساسی برای ساختن برندهای پرسود وپردوام
۱٫ تشخیص،۲٫جذب،۳٫ تقویت وفاداری برند،۴٫حمایت ازوفاداری برند می باشد.

مدیریت و توسعه ی برند ایجاد و تقویت برند حفظ و توسعه ی برند جذب و نگه داشت منابع انسانی و مشتریان کاهش هزینه های بازاریابی،فروش و برندینگ تقویت برند و سرمایه گذاری بر روی آن برنامه ریزی مالی و بودجه بندی هوشمندانه در راستای توسعه ی برند
مدیریت و توسعه ی برند،ایجاد و تقویت برند،حفظ و توسعه ی برند،جذب و نگه داشت منابع انسانی و مشتریان،کاهش هزینه های بازاریابی،فروش و برندینگ،تقویت برند و سرمایه گذاری بر روی آن،برنامه ریزی مالی و بودجه بندی هوشمندانه در راستای توسعه ی برند

تاثیر برندبروفاداری مشتریان
همانطورکه تاثیرات محیطی وتلاشهای بازاریابی به صورت بالقوه می تواند سبب تغییردر رفتار مشتری شودوفاداری مشتریان به علائم تجاری نیز نتیجه فعالیتهای بازاریابی مطلوب وراهبردی است.رضایتمندی،ارزش،مقامت برابرتغییر،احساس اعتماد وارزش ویژه علائم تجاری رااز جمله عوامل رابر وفاداری مشتری نشان می دهدکاربرد وفاداری که هم شامل مولفه های رفتاری وهم نگرشی می شود.
مدیریت برند دوم،مزایای چند برندی بودن
در شرایطی که رقابت بسیار تنگاتنگی دربازار برای کالای خاصی وجودداشته باشدوابزار وپتانسیلی برای کسب بازار بیشتر برای شرکتها وبرندها وجودنداشته باشدبه منظور خارج شدن از اشباع بازار اصلاح وترمیم نقاط ضعف برند قبلی از ذهن مصرف کنندگان وهمچنین ایجاد شوک دربازار،بهترین راه محصولات با برند جدید ویا اصلاح برنددوم دربازار می باشد.از مزایای چندبرندی بودن می توان،توسعه بازار از طریق ایجاد برندهای مختلف دربازار،افزایش درسهم بازار،کاهش شدت ورود رقبا وریسک رقابت،افزایش انعطاف پذیری وتوانایی بیشتر درپذیرش تغییرات بازار را نام برد.
معایب وکبود های استراتژی چند برندی
از معایب وکمبود های استراتژی چند برندی می توان تسلط محدودبربازار به دلیل تعدادبرندهاوکاهش قدرت تمرکز بریک برند از محصولات وخدمات،کاهش میزان صرفه جویی اقتصادی،افزایش هزینه های بازاریابی وتبلیغات،ایجاد مشکلات پیچیده مدیریتی با افزایش محدوده مدیریت را نام برد.
هشت اشتباه بزرگ درمدیریت برند
مدیریت برند موفق آسانترازآن چیزی که می نماید هست درذیل ،هشت اشتباه رایجی که به سرعت ارزش برند وکسب وکاررا نابود می سازد ارائه می شود.
اشتباه اول:عدم تعهد مدیر
برندهای با عملکرد ضعیف فاقد حمایت مدیریت ارشد می باشد.آنها توصیف کننده عملیات خئمت خود می باشداما ارائه گر هیچ ارزش افزوده ای برای مشتری نمی باشد.آنها دارای کم نفوذی برای کسب وکار تلقی می شوند که هیچ جائی بین یک سوم ودوسوم دارائی های کل بنگاه ندارند.این بدان معناست که کسب وکار هایی که فاقد حمایت مدیر ارشد از برند می باشند ناکام خواهد ماند.آنها به مشتریان دلیلی برای خرید ارائه نمی کنند ومزیت رقابتی دربرابررقیب از خود نشان نمی دهند.ندرتا هدف،تصمیم به خرید است.حتی درقراردادهایی کسب وکار،افزایش ریسک خریدیک تامین کننده برای بیشتر خریدارنی که به برندهای قوی دربازار خودرو می آورند بسیار بالاست.
اشتباه دوم:برند یک نام نیست
برندشما یک بیرق یاعلامت یازبرندیا مزیت برای مشتری نیست.برندهای بسیاری نام خودرابدون هیچ مزیتی برای مشتریان تغییر می دهند.تغییر یک نام برند باید تغییری بنیادین وپایدار درنحوه عملکرد کسب وکار شما باشدنه یک عنوان ساده.
اشتباه سوم: ضمینه برند خیلی دوراز حوزه فعالیت اصلی
این فرض ساده انگارانه است که ایجاد ضمائم برند اضافی،هزینه پایین وریسک کمی برای بهبود کسب وکار دارد .حقیقت این است که هزینه بالاتر وتمرکز ضعیف مدیریت به این معناست که بسیاری ازبرند یابرندهای فرعی برای حداکثر سازی فرصت است.
اشتباه چهارم:نادیده گرفتن عصر دیجیتال
مدیریت برند مدرن از تکنیکهای کنترل مدیریت به سمت تکنینک های تاثیرگداری وهمکاری حرکت کرده است.این مستلزم شفافیت بازبودن وحضور فعال دربین مخاطبان است.
اشتباه پنجم:تسخیر شدن به وسیله بارار
با یافتن یک برند قوی جالب است که هجمه پذیری آن مفروض دانسته شده وتغییرات بازار نادیده گرفته شود.درحالیکه مهم است که دربازار تغییر چندان سریعی نداشته باشی اما مصیب آور است که ورودیهای جدید رانادیده گرفته وسلائق متغیر مشتری را نبینیم.
اشتباه ششم:برند های جوانان سردرگم هستند
تغییر بسیاردربرند نه فقط مشتریان راسردرگم می کند بلکه برای کسب وکار نیز به شدت ناکاراست.برندهای ضعیف به محلی سازی بسیار ببدون تقویت مبنای برند کمک می کند.این بدان معناست که یک برند می تواند معنای متفاوتی با مخاطبین برای مخاطبین متنوع حفظ کند.
اشتباه هفتم:ناتوانی دربررسی بازگشت سرمایه برند خود
تمامی تلاشهای بازاریابی یا مشتریان شما سودآور نیستند.بسیاری از بازاریابان نمی تواند پیوند سختی بین تلاشهای بازاریابی برند ایجاد نماید هزینه دستیابی به مشتری وحفظ آن وبازگشت سرمایه مطرح است این امر منجر به حفظ مشتریان غیر سودآور بسیار یا مشتریانی می شود که ارزش برند شما رااز بین می برند.
اسامی محصول همیشه خوب عمل نمی کنند.جهان برند سازی پر از لاشه های برندهای موفق در یک بازار است که نتوانستند درزمان صادرات به شکوری دیگر محصولی خوب ارائه کنند یا حتی درجائی به مردم آن کشور اهانت کرده اند.
اشتباه هشتم:شما نمی توانید همه چیز را به همه بدهید
شما نمی توانید از جانب همه پذیرفته شوید.شجاع باشید ومخاطب هدف خود را انتخاب کنید.بسیاری از کسب وکارها تلاش می کنند تا مشتریان بسیاری از هدف گیری نمایند زیرا باور دارند محصول آنها جهان شمول است.

نتیجه گیری
مدیران برندبه شدت به چالش کشیده می شوند.جهان مدیریت برند پیچیده وپیچیده ترمی شود.تکنولوژی زمانی نفرین محسوب می شود.تکنولوژی زمانی نفرین محسوب می شود وزمانی فرصت یعنی درحالیکه خالق قابلیتهایی برای مدیر برند می باشد نیاز به مهارتهای جدید ونگرش متفاوتی راموجب می شود.عوامل پیشروی مدیران برند موقتی نیستند.برندهادربازار رقابتی دارای ارزش بوده وبدون شک به وجود خود ادامه می دهند.هرچند اشکال ویژه سازمانی تغییر می یابداما مدیریت برند خود به خود وفق یافته ودرحین پذیرش چالشهای جدید به وسیله بهبود قابلیت رقابتی از سوی مدیران کامیاب می شود.با توجه به تغییرات شدید در ماهیت رقابتی بازار محصول وتکنولوژی ونتایج آن درنقش هم توزیع کننده وهم سازمان های تسهیل کننده،قابل فهم است که فرایندهای فزاینده هماهنگی فعالیتهای برند چه داخل وچه خارج سازمان وفشار برای غیر متمرکز سازی تصمیم گیری وحذف لایه های مدیریت به امنیت کاهش هزینه ها مواجه می باشند.محققان تحول مدیریت برندرااز خاستگاه اولین برندهای ملی تاکنون دنبال کرده اند.آنها یادآورشدند که مدیریت برند منطبق با محیط های بازاریابی می باشد.
منطق اصلی سیستم مدیر برند دربنگاه دارای چند برند براساس این باور است که رقابت دردرون برسر منبع باعث بهبود تلاش از جانب هرفرد می شود.اما مدیران چند برند در یک طبقه محصول اغلب بی رحمانه با یکدیگر رقابت می گنند گوئی که بنگاههای رقیب رقابت می کنند. این دشواری درهماهنگ سازی برنامه های بازاریابی برای هربرند وتقاضا برای رویکردی وابسته تر به مدیریت کل طبقه محصولات دربخشی از بنگاهها منجر به تمرکز تصمیم گیری در سطح آن طبقه شده است. محققان اشاره می کنند که مدیریت طبقه فرصتی رابرای مدیران مجرب جهت درگیر ساختن خود با عملکرد مدیریت برند فراهم می کند وبه موجب آن یکی از ضعف های مدیریت برند سنتی را کاهش می دهد.

Print Friendly

وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 215 تاريخ : سه شنبه 11 خرداد 1395 ساعت: 15:01

انواع برند

۱ـ برند انفرادی: یک شرکت تجاری می‌تواند طبق سیاست‌های تجاری و بازرگانی خود برای هر یک از محصولاتش به صورت تک‌تک برند انتخاب کند.

۲ـ برندهای فامیلی: در این نوع از برندسازی شرکت تولید‌کننده تصمیم می‌گیرد برای برخی از محصولاتش به صورت گروهی برندسازی کند و مجموعه‌ای را تحت یک برند به بازار عرضه کند.

۳ـ برند شرکتی: برند شرکتی نام کارخانه یا شرکتی است که محصولات مختلفی را تولید می‌کند مثل نساجی تاتا (هندوستان)، محصولات مهندسی و محصولات پتروشیمی.

۴ـ برند ترکیبی: در این نوع از برندسازی شرکت مورد نظر برای معرفی و عرضه محصولاتش سعی می‌کند از تمام‌ روش‌های یاد شده بهره گیرد. در این نوع برندسازی می‌توان به (تاژ شرکت بهداد) اشاره کرد.

جایگاه اقتصادی برند

برند در واقع بیانگر توانمندی و کیفیت محصولات تولیدی شرکت‌های مختلف جهان است و هرچه این برند از قدمت بیشتری برخوردار باشد، اصالت و ارزش اقتصادی آن نیز بیشتر خواهد شد به طوری که ارزش اقتصادی این برندها ‌اکنون در اقتصاد جهانی سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده‌ و مبالغ هنگفتی برای برخی از آنها در نظر گرفته شده است. بسیاری از برندهای مطرح جهان ‌اکنون میلیون‌ها دلار ارزش‌گذاری شده‌ است و هر ساله طبق اعلام رسمی رتبه‌بندی می‌شود.

برند در ایران

طبق مستندات موجود، دهه ۴۰ شمسی برای ایران درخشان‌ترین دوران بنیانگذاری برندهای تجاری بوده است که متاسفانه بنا به هر دلیل بیشتر آنها اکنون به خاطره‌ها پیوسته‌ است و از آن پس تاکنون ایران نتوانسته برند جهانی موفقی را به بازار‌های بین‌المللی معرفی و آن را حفظ کند.

هرچند در دهه ۴۰ شمسی برخی صنعتگران و فعالان عرصه اقتصادی پایه‌های برندسازی در ایران را بنا نهادند اما به دلیل بی‌توجهی و سوء‌مدیریت تلاش چند ساله آنها که می‌توان گفت مراحل اولیه جهانی‌شدن تولیدات ایران را طی کرده بود از بین رفت و بازهم ایران بدون برند جهانی ماند. در این زمینه می‌توان از ظهور و سقوط ارج، پارس الکتریک، نساجی مازندران، آزمایش، هپکو، کفش وین، کفش ملی، چیت‌سازی ری و ده‌ها برند دیگر نام برد؛ برندهایی که پس از انقلاب نیز ظهورکرده‌ است، وضع چندان بهتری ندارد.

اهمیت و جایگاه معنوی برند‌ها در تجارت آنچنان است که برخی سرمایه‌گذاران حتی پس از ناکامی یک برند به هر دلیل حاضر به تغییر آن نیستند و معتقدند این برند زمانی در اوج بوده و ذهن بسیاری را به خود معطوف کرده است و مشهور کردن دوباره آن بسیار ساده‌تر از مطرح‌کردن برندی جدید است.

نساجی مازندران شاهد مثالی دقیق و نمونه‌ای زنده از این واقعیت است. این کارخانه پس از چند دهه تولید به دلیل مشکلاتی برای سال‌ها تعطیل شد، حتی دستگاه‌های آن به عنوان آهن قراضه‌ به فروش رفت، اما زمانی که سرمایه‌گذاری خارجی حاضر شد دوباره تولید را به این کارخانه بازگرداند، با تحقیق در بازار هدف تولیدات این کارخانه، متوجه شد که بسیاری از مشتریان داخلی و خارجی هنوز به این نام ایمان دارند و صلاح نیست که اعتماد آنها را با برندی جدید از بین ببرد و تصمیم گرفت که دوباره نساجی مازندران را احیا کند نه این‌که برای تقویت برندی نوظهور تلاش کند.

‌اکنون بسیاری از برندهای تولیدی ایران بخصوص در بخش مواد غذایی فقط در منطقه خاورمیانه معروف است و تا جهانی شدن فاصله بسیاری دارد البته گاهی برخی برندهای کشورمان که در حال قوت گرفتن بودند به دلیل سوءمدیریت، مغلوب رقبای سر سخت کشورهای همسایه یا دورتر شده‌ است. به عنوان مثال، می‌توان به زعفران و خرمای ایران که حاصل دسترنج و زحمت کشاورزان آفتاب‌سوخته ایران است، اما با برندهای اسپانیایی یا استرالیایی فروخته می‌شود اشاره کرد یا حتی فرش ایران که اکنون مورد تاخت و تاز بافندگان افغان یا چینی قرار گرفته است.

Print Friendly

وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 252 تاريخ : سه شنبه 11 خرداد 1395 ساعت: 14:01

برای شروع باید از طریق سامانه www.gatc.ir اطلاعات اولیه خود را ارسال کنید. در صورت وجود شرایط و تائید مرکز امور اصناف و بازرگانان که متصدی این کار است، باید مدارک خود را هم به وسیله پست به این مرکز ارسال کنید. مرکز پس از بررسی مدارک و به شرط احراز نمایندگی رسمی، گواهی را صادر و طی ۱۵ روز برایتان ارسال می‌کند.

مدارکی که برای این موضوع لازم دارید شامل درخواست کتبی، تکمیل فرم‌های مشخصات متقاضی و تعهدنامه، تصویر آگهی تاسیس، تغییرات و اساسنامه شرکت و اصل قرارداد به زبان فارسی یا انگلیسی از شرکت خارجی اصلی، شعب یا نمایندگی که دارای اختیارنامه رسمی از شرکت خارجی اصلی باشد، است. قرارداد باید شامل قید دوره (شروع و خاتمه)، نام کالا، نام تجاری کالا (برند)، نحوه حل و فصل اختلافات و شرایط فسخ، الزام به ارائه خدمات پس از فروش، نام طرف خارجی و ایرانی باشد و همچنین مهر اتاق بازرگانی یا صنایع کشور مبدا و سفارت یا کنسولگری یا دفتر حافظ منافع جمهوری اسلامی ایران در آن کشور را هم داشته باشد. جالب است بدانید مقررات و محدودیت‌هایی هم برای برندهای خارجی ایجاد شده است. مثلا در صورت فسخ نمایندگی از سوی شرکت خارجی یا انصراف از فعالیت توسط نماینده ایرانی، طرف ایرانی موظف است ضمن اطلاع‌رسانی این موضوع به صورت عمومی، همزمان به مرکز امور اصناف و بازرگانان نیز این موضوع را اعلام کند. در مورد تبلیغ هم نمایندگی رسمی شرکت خارجی درخصوص تبلیغ کالای خود موظف به رعایت ماده ۷ قانون حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان است. در این آیین‌نامه تبلیغات خلاف واقع و ارائه اطلاعات نادرست که موجب فریب یا اشتباه مصرف‌کننده ازجمله از طریق وسایل ارتباط جمعی، رسانه‌های گروهی و برگه‌های تبلیغاتی شود، ممنوع است.

همکاری با بیش از صدها برند مطرح در خاورمیانه

نکته دیگری که از نظر قانونی خوب است بدانید، مساله نشان تجاری این شرکت‌هاست. طبق قانون ثبت اختراعات، طرح‌های صنعتی و علائم تجاری، در صورت ثبت علامت تجاری، این نشان قابل حمایت است و عرضه محصولات با آن نشان یا سایر سوءاستفاده‌ها ممنوع می‌شود. شاید برایتان جالب باشد بدانید که شرکت اپل، با وجود عدم فعالیت رسمی به صورت نمایندگی در ایران، اقدام به ثبت تمامی نشان‌های تجاری خود حتی برای ساعت اپل که عرضه آن بتازگی شروع شده، کرده است.

وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 208 تاريخ : سه شنبه 11 خرداد 1395 ساعت: 14:01

در دوره فیس‌بوک و یوتیوب، برندسازی به یک چالش آزاردهنده تبدیل شده است. قرار نبود این گونه باشد. یک دهه پیش، بیشتر شرکت‌ها از ظهور یک عصر طلایی جدید در برندسازی خبر می‌دادند. آنها آژانس‌ها و گروه‌های خلاق تکنولوژیست‌ها را به‌کار گرفتند تا برندها را وارد جهان دیجیتال کنند. اما با وجود همه این سروصداها، چنین تلاش‌هایی نتیجه چندانی به بار نیاورده است.

به‌عنوان یک ویژگی اصلی از استراتژی دیجیتال، شرکت‌ها در مورد آنچه اغلب محتوای تبلیغاتی (branded-content) نامیده می‌شود، ریسک‌های بزرگی انجام می‌دهند. تفکری که وجود دارد این گونه است: رسانه‌های اجتماعی به شرکت شما اجازه می‌دهند از رسانه‌های سنتی عبور کرده و روابطی مستقیم با مشتریان برقرار کنید. اگر داستان‌های خوبی به آنها گفته باشید و در زمان درست با آنها ارتباط برقرار کرده باشید، برندتان به قطب جامعه‌ای از مصرف‌کنندگان تبدیل می‌شود. کسب‌وکارها برای پیگیری این دیدگاه میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری کرده‌اند. با این حال، تعداد بسیار اندکی از برندها توانسته‌اند منافع معناداری برای مصرف‌کننده به‌صورت اینترنتی ایجاد کنند. در حقیقت، به نظر می‌رسد رسانه‌های اجتماعی از اهمیت برندها کاسته است. اشتباه کار کجاست؟ برای حل این معما، باید به یاد داشته باشیم برندها وقتی به موفقیت می‌رسند که درون فرهنگ‌ها نفوذ کنند و برندسازی مجموعه‌ای از تکنیک‌ها است که برای ایجاد قرابت فرهنگی طراحی شده است. تکنولوژی‌های دیجیتال نه‌تنها شبکه‌های اجتماعی پرقدرت جدیدی ایجاد کرده‌اند، بلکه نحوه کارکرد فرهنگ را به‌طور چشمگیری تغییر داده‌اند. جمعیت‌های دیجیتال اکنون نوآوران بسیار موثر و پربار فرهنگ محسوب می‌شوند؛ پدیده‌ای که ما آن را «جمع‌فرهنگی» (Crowdculture) می‌نامیم. جمع‌فرهنگی قوانین برندسازی را تغییر می‌دهد. اگر جمع‌فرهنگی را بشناسیم، می‌توانیم بفهمیم چرا استراتژی‌های محتوای تبلیغاتی نتوانسته‌اند اثرات لازم را داشته باشند و کدام روش‌های جایگزین برندسازی توسط رسانه‌های اجتماعی تقویت شده‌اند.

چرا محتوای تبلیغاتی و اسپانسر شدن کارآیی داشت
با اینکه فعالان عرصه تبلیغات اصرار دارند که محتوای تبلیغاتی چیز جدیدی نیست، می‌توان آن را یادگار عصر رسانه‌های ارتباط‌جمعی دانست که در بسته‌بندی جدید به‌عنوان یک مفهوم دیجیتال ظاهر شده است. در اولین روزهای آن عصر، شرکت‌ها رویکردهایی را از سرگرمی‌های رایج قرض می‌گرفتند تا برندهای خود را مشهور کنند. مثلا از داستان‌گویی کوتاه، حقه‌های سینمایی، شعرهای معروف و شخصیت‌های تاثیرگذار برای جذب مخاطب استفاده می‌کردند. این شکل اولیه از محتوای تبلیغاتی کارآیی خوبی داشت، چون رسانه‌های سرگرم‌کننده انحصاری بودند و بنابراین رقابت فرهنگی محدود بود. در ایالات متحده آمریکا، سه شبکه به‌طور سالانه برنامه‌های تلویزیونی را به مدت ۳۰ هفته یا بیشتر تولید می‌کردند. فیلم‌ها تنها از طریق سالن‌های فیلم محلی توزیع می‌شدند. شرکت‌های بازاریابی محصولات مصرفی، مسیر مشهور شدن را از طریق جای دادن برند خود در این عرصه فرهنگی به شدت کنترل شده طی کردند. همچنین برندها با اسپانسر شدن برنامه‌ها و وقایع تلویزیونی در فرهنگ تاثیر گذاشتند و خود را به محتوای موفق متصل کردند. از آنجا که طرفداران شخصیت‌های سرگرم‌کننده محبوب تلویزیونی دسترسی محدودی به این افراد داشتند، برندها مثل یک واسطه عمل می‌کردند. تماشاچیان آمریکایی سال‌ها عادت کرده بودند که فست‌فودهای زنجیره‌ای معروف اسپانسر فیلم‌های معروف جدید شوند و خودروهای لوکس آنها را به رقابت‌های گلف و تنیس ببرند. ظهور تکنولوژی‌های جدید که به مخاطب امکان می‌داد در میان آگهی‌ها حق انتخاب داشته باشد – از شبکه‌های کابلی گرفته تا DVR و سپس اینترنت – باعث شد برندها خیلی سخت‌تر بتوانند به دنبال شهرت باشند. اکنون آنها مجبور بودند مستقیما با خود سرگرمی‌ها رقابت کنند؛ بنابراین شرکت‌ها هزینه‌های بیشتری متحمل شدند. مثلا BMW پیشتاز ساخت فیلم‌های کوتاه در اینترنت شد. خیلی زود شرکت‌های بزرگ کارگردانان مطرح را استخدام کردند و خواستار به کار بردن جلوه‌های ویژه خاص در فیلم‌های تبلیغاتی خود شدند. این تلاش‌های دیجیتال اولیه (قبل از ظهور رسانه‌های اجتماعی) شرکت‌ها را به جایی هدایت کرد که باور کنند اگر فیلم‌های تبلیغاتی خلاقانه اینترنتی در سطح کیفیت هالیوود تولید کنند، می‌توانند مخاطبان بیشتری را برای برندهای خود جمع کنند؛ بنابراین حرکت به سوی محتوای تبلیغاتی ایجاد شد. اما قهرمانان آن روی رقابت جدید حساب نمی‌کردند و این بار این مساله از سوی شرکت‌های رسانه‌ای بزرگ ایجاد نشد، بلکه از سوی جمعیت بود.

ظهور جمع‌فرهنگی
از گذشته، نوآوری فرهنگی از حواشی جامعه جریان می‌یافت؛ از گروه‌های فرعی، جنبش‌های اجتماعی و محافل هنری که هنجارها و قراردادهای اصلی را به چالش می‌کشیدند. شرکت‌ها و رسانه‌های ارتباط جمعی مثل واسطه عمل می‌کردند و این ایده‌های جدید را در بازارهای گسترده پخش می‌کردند. اما رسانه‌های اجتماعی همه چیز را تغییر داده‌اند. رسانه‌های اجتماعی جوامعی را که زمانی از نظر جغرافیایی از هم جدا بودند، به یکدیگر متصل می‌کنند و سرعت و شدت همکاری را به شدت افزایش می‌بخشند. اکنون که این جوامع ارتباط بیشتری با هم دارند، نفوذ فرهنگی آنها مستقیم و برجسته شده است. این جمع‌فرهنگی با دو خاصیت ظاهر می‌شود: خرده فرهنگ‌ها که ایدئولوژی‌ها و فعالیت‌های تازه‌ای را می‌پرورانند و دنیاهای هنری که زمینه‌های جدیدی در سرگرمی ایجاد می‌کنند.

برندسازی فرهنگی
در حالی که ظهور جمع‌فرهنگی اثر محتوای تبلیغاتی و اسپانسر شدن را کمرنگ می‌کند، شکل‌گیری رویکرد جایگزینی را که آن را «برندسازی فرهنگی» می‌نامیم، تسریع کرده است. پیشرفت چشمگیر رستوران‌های زنجیره‌ای غذای مکزیکی چیپاتل (Chipotle) بین سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ نشان‌دهنده قدرت این رویکرد است. چیپاتل از یک فرصت فرهنگی بزرگ بهره برد. این فرصت زمانی ایجاد شد که جنبش‌هایی که فرهنگ غالب غذاهای صنعتی را به چالش کشیده بود، به نیرویی تبدیل شد که در رسانه‌های اجتماعی مورد توجه قرار گرفتند. این زنجیره به‌عنوان مدافع این ایدئولوژی جمع‌فرهنگی به جنجال تبدیل شد. چیپاتل با به‌کارگیری برندسازی فرهنگی به یکی از جذاب‌ترین برندهای آمریکایی تبدیل شد که همه در مورد آن صحبت می‌کردند. به‌طور خاص، چیپاتل با دنبال کردن پنج اصل زیر به موفقیت رسید:

۱) طرح‌ریزی ارتدکسی فرهنگی
در برندسازی فرهنگی، برند یک ایدئولوژی نوآورانه را شکل می‌دهد که با اصول مرسوم در یک دسته‌بندی محصولی در تعارض است. برای انجام این کار، برند ابتدا نیاز دارد تشخیص دهد کدام اصول باید کنار گذاشته شوند؛ چیزی که آن را ارتدوکسی فرهنگی می‌نامیم. ایدئولوژی غذای صنعتی آمریکا در اوایل قرن ۲۰ توسط شرکت‌های بازاریابی غذا اختراع شد. آمریکایی‌ها به این باور رسیده بودند که از طریق درخشش اکتشافات علمی (مثل مارگارین یا قهوه فوری) و فرآیندهای تولید استاندارد، شرکت‌های بزرگ که تحت نظارت اداره غذا و دارو هستند، تولید غذاهای فراوان، سالم و خوشمزه را تضمین می‌کنند. این فرضیات دسته‌بندی فست‌فودها را زمان جهش مک‌دونالد در دهه ۶۰ میلادی تقویت کرد.

۲) مکان‌یابی فرصت فرهنگی
با گذشت زمان، اختلالات در جامعه باعث می‌شوند ارتدوکسی از مسیر خارج شود. مصرف‌کنندگان به دنبال جایگزین‌ها می‌روند و این مساله فرصت‌هایی را به روی برندهای نوآور می‌گشاید تا یک ایدئولوژی جدید را در دسته‌بندی‌های خود پیش ببرند. برای غذای صنعتی این نقطه عطف در سال ۲۰۰۱ پیش آمد؛ زمانی که کتاب اریک اسکلازر به نام «ملت فست‌فود» با قدرت آن را به چالش کشید. فیلم مورگان اسپرلاک به نام «من را خیلی چاق کن» در سال ۲۰۰۴ و کتاب تاثیرگذار مایکل پولان به نام «معمای همه‌چیزخوار» در سال ۲۰۰۶ این موضوع را دنبال کرد. این منتقدان به شدت بر طبقه متوسط رو به بالا تاثیر گذاشتند و نگرانی‌ها در مورد غذای صنعتی به سرعت گسترش یافت. تحول مشابهی در دیگر کشورها که ایدئولوژی غذای صنعتی در آنها رواج داشت، شکل گرفت. قبل از رسانه‌های اجتماعی، تاثیر این گونه فعالیت‌ها درون بخش کوچکی از جامعه محبوس می‌ماند. در عوض، جمع‌فرهنگی منتقدان را احاطه و آنها را عصبانی کرد و باعث شد نگرانی نسبت به غذای صنعتی به یک جریان اصلی تبدیل شود. خبرها در مورد هر مشکل مهمی به تولید غذای صنعتی ارتباط پیدا می‌کرد. والدین به شدت نگران غذاهایی بودند که به کودکان خود می‌دادند. جمع‌فرهنگی نگرانی یک قشر خاص را به یک آسیب اجتماعی ملی تبدیل کرد.

۳) هدف‌گیری جمع‌فرهنگی
گروه‌هایی که ایدئولوژی غذای صنعتی را به چالش کشیده بودند بیش از ۴۰ سال در کمین بودند و به‌عنوان مخالفان تکنولوژی‌های جدید نادیده گرفته می‌شدند. خرده‌فرهنگ‌های کوچک حول کشت محصولات ارگانیک و تغذیه سالم دام رشد کردند و در مرز بازار در کشاورزی مورد حمایت جامعه و بازارهای کشاورزان، کاستی‌ها را جبران کردند، اما وقتی رسانه‌های اجتماعی ظهور کردند، مجموعه تاثیرگذار و متنوعی از خرده‌فرهنگ‌های هم‌پوشاننده خواستار نوآوری در مواد غذایی شدند. این مجموعه طرفداران تغذیه تکاملی، مراتع پایدار، نسل جدیدی از فعالان محیط زیست، باغداران شهری و رستوران‌های که مواد غذایی ارگانیک و پرورش یافته مزارع را استفاده می‌کردند، تشکیل می‌داد. به‌طور خلاصه، جنبش فرهنگی گسترده‌ای برای احیای مواد غذایی قبل از غذاهای صنعتی سازماندهی شده بود. چیپاتل به موفقیت‌ رسید، چون به سوی این جمع‌فرهنگی جهش کرده بود.

۴) انتشار ایدئولوژی جدید
چیپاتل ایدئولوژی قبل از غذای صنعتی را با دو فیلم ترویج داد. در سال ۲۰۱۱ این شرکت فیلم انیمیشنی «بازگشت به ابتدا» را با شخصیت‌های ساده چوبی درست کرد. در این فیلم نشان داده می‌شود که یک مزرعه قدیمی ناگهان به مزرعه‌ای صنعتی و مدرن تبدیل می‌شود که حیوانات آن در طویله‌ای بتنی جا داده شده‌اند. سپس وارد یک خط تولید می‌شوند که ماده‌ای شیمیایی یک به یک به آنها تزریق می‌شود که آنها را به بالن‌های تپلی تبدیل می‌کند و بعد در مکعب‌هایی فشرده در یک ردیف کنار هم قرار می‌گیرند. کشاورز شگفت‌زده از این تحول تصمیم می‌گیرد مزرعه را به شکل سابق و قدیمی خودش برگرداند. فیلم دوم مترسک نام داشت که یک شرکت تولید غذای صنعتی را نشان می‌داد که با تصاویری از یک مزرعه طبیعی محصولات خود را معرفی می‌کرد، اما در واقعیت کارخانه داروهایی را به حیوانات تزریق می‌کرد و رفتار بدی با آنها داشت. این کارخانه وعده‌های غذایی نیم آماده را به سرعت و بدون دقت تولید می‌کرد. مترسکی که در این کارخانه کار می‌کرد و شاهد این قضایا بود افسرده شده بود، تا زمانی که ایده‌ای به ذهنش رسید. او مواد غذایی طبیعی را از باغ شخصی خودش چید و آنها را به شهر برد و یک دکه ساندویچ مکزیکی زد که شبیه رستوران‌های چیپاتل بود. این فیلم‌ها در پایگاه‌های رسانه‌های اجتماعی منتشر شدند که بسیار تاثیرگذار بودند و ده‌ها میلیون نفر آنها را دیدند. فیلم‌های شرکت چیپاتل را نمی‌توان نمونه‌های عالی محتوای تبلیغاتی دانست. این فیلم‌ها موفق بودند چون از سرگرمی صرف فراتر رفتند. این فیلم‌ها هنری بودند؛ داستان آنها واقعی نبود و بارها و بارها با اشتیاق خلاقانه در مورد دهه گذشته تکرار شدند. اما در رسانه‌های اجتماعی غوغا کردند، چون افسانه‌هایی بودند که مشتاقانه ایدئولوژی جمع‌فرهنگی نوظهور غذاهای غیرصنعتی را تسخیر کردند. چیپاتل تصویری الهام‌گرفته از آمریکا را که به سنت‌های قدیمی کشاورزی و تولید مواد غذایی بازگشته بود، ترسیم کرد و بسیاری از مشکلات موجود در نظام غذایی را وارونه کرد.

۵) نوآوری مداوم با استفاده از نقطه انفجار فرهنگی
یک برند می‌تواند با دفع تعارضات یا توطئه‌های رایج در مباحث رسانه‌ای نسبت به یک ایدئولوژی، قرابت فرهنگی خود را حفظ کند. این همان کاری است که شرکت بن اند جری (Ben & Jerry) در دفاع از فلسفه کسب‌وکار پایدار خود به خوبی انجام داد. این شرکت از روش معرفی‌ محصولات جدید خود استفاده کرد تا به شوخی به دولت ریگان در مورد مسائل روز مانند تخریب جنگل‌های بارانی و جنگ دارویی شکایت کند. چیپاتل برای پیشرفت کردن باید با محصولات و بیانیه‌های رسمی پیشبرد مسائل داغ روز را ادامه دهد. این شرکت در این بعد چندان موفق نبوده است. این شرکت مجموعه فیلم‌هایی را دنبال کرد که اثر چندانی در رسانه‌های اجتماعی نداشت، چون به جای اینکه به مسائل داغ روز بپردازد، فیلم‌های قبلی را به سادگی مسخره می‌کرد. پس از آن، چیپاتل به مساله جدیدی روی آورد و از غذاهایی که دستکاری ژنتیک نشده بودند دفاع کرد. جدا از این واقعیت که این موضوع خود این شرکت را به چالش می‌کشید، غذاهایی که دستکاری ژنتیک شده‌اند، موضوع داغ روز نبود. این تلاش‌ها نتوانست جمع‌فرهنگی را تقویت کند. تعدادی از دیگر مسائل روز مانند نوشابه‌های قندی و روغن‌های گیاهی صنعتی جنجال بیشتری ایجاد می‌کنند و باید بیشتر مورد توجه قرار می‌گرفتند. البته پیش رفتن با ایدئولوژی در بازار انبوه می‌تواند یک شمشیر دو لبه باشد. برند باید به وعده‌های خود عمل کند، وگرنه با خطر روبه‌رو است. چیپاتل کسب‌وکاری بزرگ و در حال رشد است و فرآیندهای صنعتی زیادی دارد. ارائه مواد غذایی تازه که این شرکت به آن متعهد شده، یک چالش عملیاتی بزرگ است. این شرکت نمی‌تواند اعتماد مصرف‌کننده را از طریق آگهی یا تلاش‌های روابط عمومی برگرداند. در عوض مجبور است جمع‌فرهنگی را متقاعد کند که می‌خواهد به وعده خود مبنی بر بازگشت به غذاهای سالم قبل از دوران غذاهای صنعتی پایبند بماند و در این صورت مردم بار دیگر طرفدار این برند خواهند بود.

Print Friendly

وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 210 تاريخ : سه شنبه 11 خرداد 1395 ساعت: 14:00

این روزها استفاده از شبکه‌‌های اجتماعی برای شرکت‌‌ها و برندها به امری متداول بدل شده است، اما کمتر کسی هست که در این زمینه اطلاعات کافی و علمی برای استفاده هرچه بهتر و کسب بازدهی عالی از طریق بازاریابی آنلاین داشته باشد. برای موفقیت در بازاریابی شبکه‌‌های اجتماعی مثل هر زمینه کاری دیگری باید با اصول و قانون‌‌های موفقیت آن آشنا باشید تا بتوانید به بهترین شکل استراتژی بازاریابی آنلاین خود را در آن به اجرا بگذارید. در ادامه با ۱۰ قانون طلایی برای موفقیت در بازاریابی شبکه‌‌های اجتماعی با ما همراه باشید.

۱- قانون گوش دادن: برای موفقیت در بازاریابی شبکه‌‌های اجتماعی (Social Media Marketing) بیشتر از این‌که بنویسید یا عکس و ویدئو به اشتراک بگذارید باید به حرف ها و نکته‌‌هایی که لابه‌‌لای گفتگوها و مطالب کاربران رد و بدل می‌‌شود گوش کنید.

۲- قانون تمرکز: «همه کاره هیچ کاره است.» تمرکز بیشتر برای تولید محتوا و مطالب در زمینه‌ خاص برای مخاطبانی خاص بسیار بهتر از تلاش برای راضی کردن همه سلیقه‌‌ها اثرگذار خواهد بود.

۳- قانون کیفیت: کیفیت بهتر از کمیت است. ۱۰۰۰ دنبال‌کننده‌‌ای که مطالب شما را می‌‌خوانند، لایک می‌‌کنند و به اشتراک می‌‌گذارند و با شما وارد گفتگو می‌‌شوند، بهتر از ۱۰,۰۰۰ دنبال‌کننده‌‌ای هستند که بعد از اولین ارتباط ناپدید می‌‌شوند.

۴- قانون تحمل: بازاریابی شبکه‌‌های اجتماعی و بازاریابی محتوایی فردا صبح به نتیجه نمی‌‌رسند. پس لطفا صبور باشید. احتمال این‌که بتوانید نور خورشید را با دستانتان بگیرید خیلی بیشتر از جواب گرفتن کوتاه‌مدت از بازاریابی شبکه‌های اجتماعی است.

۵- قانون ترکیب: برای اینکه بازدهی بیشتری در شبکه‌‌های اجتماعی داشته باشید، باید محتوای باکیفیت و باارزشی داشته باشید و برای ایجاد ارتباط با کاربران نیز تلاش کنید تا محتوای شما را به خوبی به اشتراک بگذارند و از این طریق بازدهی بیشتری کسب کنید.

۶- قانون تأثیرگذاری: برای یافتن افراد تأثیرگذار در مشتریان هدف خود تلاش کنید. کسانی که دنبال کننده‌‌هایی باکیفیت و واقعی داشته باشند به خوبی می‌‌توانند با به اشتراک گذاشتن مطالب شما، یا به طور غیرمستقیم با معرفی شما، روی مشتریان هدف‌‌تان تأثیر بی‌‌نظیری بگذارند و شما را در رسیدن به اهداف‌‌تان کمک کنند.

۷- قانون ارزشمندی: اگر تمام زمان و انرژی را صرف معرفی ۲۴ ساعته شرکت، محصولات و خدماتی که دارید کنید مطمئن باشید که هیچ کس علاقه‌‌ای به دنبال کردن شما نخواهد داشت. پس همین امروز به این فکر کنید که شما چه ارزشی برای مخاطبان‌‌تان ایجاد می‌‌کنید.

۸- قانون سپاسگزاری: فراموش نکنید که ایجاد ارتباط با مشتریان و مخاطبان یکی از اصلی‌ترین اهداف حضور در شبکه‌‌های اجتماعی است، پس همیشه از افرادی که به نحوی با شما ارتباط برقرار می‌‌کنند قدردانی و سپاسگزاری کنید.

۹- قانون در دسترس بودن: خارج شدن از حساب کاربری و ادامه دادن بقیه فعالیت‌‌ها، یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که هرکسی ممکن است در شبکه‌‌های اجتماعی انجام دهد. بعد از ارسال هر مطلبی مدتی برای پاسخگویی به کسانی که در آن لحظه آنلاین هستند دردسترس بمانید.

۱۰- قانون مقابله به مثل: انتظار نابه‌‌جایی است اگر فقط دوست داشته باشید که دیگران مطالب شما را به اشتراک بگذارند. به سادگی بخشی از زمان خود را در شبکه‌‌های اجتماعی صرف لایک کردن و به اشتراک گذاشتن محتوای دیگران کنید تا دیگران نیز مطالب شما را به اشتراک بگذارند.

Print Friendly

وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 214 تاريخ : سه شنبه 11 خرداد 1395 ساعت: 13:00

بازاریابان و حرفه‌ای‌های دنیای برندسازی مدت زمان زیادی است که در مورد آهنگ صدای برند صحبت می‌کنند. این اصطلاح عبارتی است که همه ما فکر می‌کنیم که آن را درک کرده‌ایم، اما این اصطلاح زیاد هم شفاف نیست: ما نمی‌توانیم با اطمینان بگوییم که آهنگ صدای برند از چه تشکیل شده است، اما وقتی آن را می‌بینیم یا می‌شنویم، می‌شناسیم.

برندهای بزرگ مانند افراد هستند، آنها شخصیت‌هایی دارند که به شیوه‌های ویژه بدون اینکه غیر منعطف یا خشک باشند، محکم و استوار باقی می‌مانند. صدای برند روشی مفید و ویژه‌ برای انتقال شخصیت برند و بیان داستانش است. صدای برند شبیه آهنگ صدای انسان است فقط تعدیل شده است. می‌توان صدای برند را یک استراتژی شفاهی سفارشی‌سازی شده‌ در نظر گرفت که شیوه انتقال نظر یک سازمان را تعریف و هدایت می‌کند.

صدای برند ابزاری استراتژیک برای کمک به هر فرد در سازمان به‌منظور بیان داستان برند به شیوه‌ای کامل و هماهنگ است. اما چرا صدای برند دارای اهمیت است؟ چرا برندها به شیوه‌ای ویژه و مفید برای بیان داستان خود نیاز دارند؟

می‌توان جواب این سوالات را این‌گونه داد: اول اینکه امروزه مردم در نقاط تماس بیشتری نسبت به قبل با برندها در تعامل هستند. دوم اینکه، افراد یا بهتر بگوییم مشتری‌ها راه‌های بیشتری را برای صحبت پشت سر برندها و در مورد برندها پیدا می‌کنند، مانند کانال‌های رسانه‌های اجتماعی یا تالارهای گفت‌وگو. نهایتا برندهای بیشتری به دنبال‌ چشم‌ها، گوش‌ها و پول‌های مشتریان هستند. ناگفته پیداست که ممکن است این مشتریان مخاطبان برند شما باشند!

ایجاد صدای برند استراتژیک و قابل‌مالکیت

در بازار پر سر و صدای امروز یک صدای برند استراتژیک و قابل‌مالکیت تضمین می‌کند که برند شما به‌طور شفاف شنیده شده، سریع شناخته شده و به راحتی به یاد آورده شود. این به این معنی است که باید تاکتیک‌های صدای برندی به‌کار گرفته شوند که برند شما را در فضای رقابتی و در برابر رقبا به جلو ببرند.

برخی اوقات، تمایز تنها می‌تواند از طریق مالکیت سروصدا و غوغا به‌دست آید. یک صدای برند متمایز مانند یک طراحی بصری‌گیرا که در میان آشفتگی‌های روزمره نظر افراد را به خود جلب می‌کند شخصیتی منحصربه‌فرد از برند ایجاد می‌کند و ارتباطات قوی احساسی با کارکنان، سهامداران و مشتریان می‌سازد.

داستان‌گویی استراتژیک

چیزی که مشتریان شما می‌گویند، اگر بتوانید در میان غوغا و هیاهو بشنوید، این است: یک داستان برای من بگو، داستان خودت را و داستانی که به خوبی گفته شده باشد حقیقتا یک استراتژی است، استراتژی برای به‌کار گرفتن کلمات به‌منظور ایجاد یک اثر. برندهای خوب وقتی حرف می‌زنند یک اثر از خود به جای می‌گذارند. یک داستان واقعا خوب می‌تواند زندگی افراد را تغییر دهد و اگر تعداد افراد کافی آن را بشنوند، این داستان می‌تواند دنیا را تغییر دهد. با تعریف کردن برند خود و بازگویی داستانی بزرگ تا اندازه‌ای می‌توانید دنیا را تغییر دهید.

مثال بانک Ally را در نظر بگیرید. این بانک بلافاصله بعد از بحران به وجود آمده برای بانک‌ها تشکیل شد. صدای Ally بر اساس سه اصل ساخته شده بود: صادقانه سخن بگو، درست انجام بده و به روشنی بهتر باش. این داستان باعث تمایز بانک Ally از رقبایش در صنعتی به شدت فاسد و بحران‌زده شد. بانک Ally در وب‌سایت خود توضیح می‌دهد که «جلوی چشم بودن به این معنی است که چیزی برای پنهان کردن نداشته باشید.» افراد امروزه به دنبال شفافیت و صداقت هستند و این سرمایه‌های شفاهی دقیقا آن چیزی هستند که بانک Ally را به موسسه‌ای تبدیل می‌کند که مشتریان آن را انتخاب کنند.

چطور می‌توان این نوع تاثیر را حفظ کرد؟ صدای برند باید به اندازه کافی انعطاف‌پذیر باشد تا از تمامی شرایط و محیط‌ها، حالت‌ها و مخاطبان عبور کند درحالی‌که در هر نقطه تماس همچنان مرتبط باقی بماند.

برای مثال، شوق و جدیتی که در وب سایت Zappos (تولیدکننده فندک) می‌بینید به همه نقاط تماس این برند شامل فیس‌بوک و توییتر نیز توسعه

می‌یابد. این امر حتی در ایمیل‌هایی که شرکت Zappos به مشتریان خود در مورد حمل کالا ارسال می‌کند نیز قابل‌مشاهده است. این برند این پیام را در ایمیل‌های خود ارسال می‌کند: ما همراه با این ایمیل برخی اطلاعات ردیابی را برای شما می‌فرستیم که به واسطه آن می‌توانید سفارش خود را از مراکز عرضه Zappos تا مقصد نهایی دنبال کنید. Zappos با اطمینان از اینکه صدای متعهد هر جایی که مشتری با برند مواجه می‌شود حضور دارد، مشتریان خود را در مورد خرید از آنها هیجان‌زده نگاه می‌دارد.

صدای برند شما همچنین باید قابل‌دسترس باشد، برای تمام کسانی که به آن گوش می‌دهند شفاف بوده و استفاده از آن برای هر کسی در سازمان شما آسان باشد. نهایتا هنگامی که افراد می‌گویند «یک داستان برای من بگو»، منظورشان این است که «به من الهام ببخش.» این دلیلی است که به واسطه آن برند شما باید الهام‌بخش و هیجان‌انگیز باشد. زبان شما باید محرک رفتار شما در بازار و در میان مشتریان باشد. کمپین تبلیغاتی شرکت AT&T به نام «امکان تفکر دوباره» حول گرافیک‌های تخیلی و تصویرسازی‌های مفرح در وب‌سایت این شرکت از طریق کلماتی مانند «جست‌وجو کنید، بازی کنید و کشف کنید» معرفی شد. حتی تماس‌های اولیه نیز به این شکل به وسیله صدای برند برانگیخته می‌شوند. وقتی شما به AT&T برای پرداخت مراجعه می‌کنید، ایده نوآورانه آنها به شما خوش‌آمدگویی می‌کند «شما انتخاب کنید. صورت‌حساب خود را از طریق چک، حساب پس‌انداز، کارت اعتباری یا کارت هدیه AT&T پرداخت کنید.»

در هر گام، AT&T در حال تلاش برای زنده کردن برند خود برای مشتریان است؛ زیرا این امر باعث می‌شود که مشتریان بازگردند. همان‌طور که زبان شما باید الهام‌بخش مشتریان باشد، باید الهام‌بخش کارکنان برای در برداشتن ارزش‌ها و ویژگی‌های برند نیز باشد. صدای برند می‌تواند نقشی حیاتی در جذب و نگهداری مشتریان ایفا کند. مشتریان در عوض بزرگ‌ترین سفرای برند شما خواهند بود. همان‌طور که گوگل شرح می‌دهد «گوگل یک شرکت معمولی نیست و ما قصد نداریم که این‌چنین شرکتی باشیم. در حقیقت، ما ویژگی‌هایی را با موفق‌ترین سازمان‌های جهان با تمرکز روی نوآوری و رویه‌های کسب‌و‌کار هوشمند به اشتراک می‌گذاریم، اما هر چه بیشتر رشد می‌کنیم، متعهد می‌شویم که احساس یک شرکت کوچک را حفظ کنیم.» این یک زبان ساده و صادقانه است که ما از گوگل انتظار داریم و باعث می‌شود که مخاطبان بیرونی و درونی از آن پشتیبانی کنند.

صدای برند چگونه کار می‌کند؟

اینتربرند (شرکت معتبر در زمینه برندسازی) باور دارد که سه مرحله برای ساخت صدای برند وجود دارد:

۱٫ استقرار و ثبت شخصیت برند: درک استراتژی اهمیت برند– شما چه کسی هستید، برای چه شناخته می‌شوید و به کجا می‌روید.

۲٫ توسعه صدای برند: تعریف و مشخص کردن تاکتیک‌های ارتباطی حول یک نظر مشخص، ساختار، ترکیب و معناها و انطباق آنها با شخصیت برند.

۳٫ اجتماعی‌سازی صدای برند: آموزش تیم‌های داخلی در مورد صدای برند و چگونگی استفاده از آن، تامین مشاوره‌های شفاهی مورد نیاز اضافی در مورد پروژه‌های نوشتاری.

Print Friendly

وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 217 تاريخ : سه شنبه 11 خرداد 1395 ساعت: 13:00

برندینگ داخلی واقعا چیست؟


هر کسی می‌داند برند چیست و هر کسی می‌داند تبلیغات چیست. برخی از ما ممکن است در مورد تفاوت فروش ویژه (Promotion) و تجارت (Merchandising) سردرگم شویم، اما بسیاری از ما یک‌ایده اولیه داریم، حداقل می‌دانیم که آنها چه هستند. به طور قطع امروزه برندینگ داخلی موضوعی داغ است، که در مورد آن سمینارها و کارگاه‌های فراوانی در سرتاسر دنیا برگزار می‌ شود.

در مورد تعریف برندینگ داخلی کم نوشته شده است؛ بنابراین به عنوان یکی از پیشگامان‌این پدیده جدید در برندینگ، تصمیم گرفتم که کاری در‌این زمینه با تعریف خود از برندینگ داخلی انجام دهم. ما صلاحیت انجام‌این کار را به دست آورده‌ایم، زیرا از هنگامی که شرکت خود را راه‌اندازی کرده‌ایم، در پی ترویج قدرت برندینگ داخلی با متدولوژی بازاریابی داخلی خود (Inward Marketing Methodology) بوده‌ایم: ما واقعا یک شرکت برندینگ داخلی هستیم.
قبل از‌اینکه توضیح بدهم که برندینگ داخلی چیست، اجازه بدهید که برخی از سوء‌تفاهم‌ها را برطرف کنیم. برندینگ داخلی اطلاع دادن به کارکنان در مورد کمپین جدید تبلیغات شما نیست. در حقیقت برندینگ داخلی بافعالیت‌های بازاریابی شرکت متفاوت است.
پس برندینگ داخلی چیست؟ چرا اهمیت دارد؟ و چه هنگام باید آن را انجام داد؟
تعریف ما از برندینگ داخلی عبارتست از:
برندینگ داخلی یک جهش فرهنگی در‌سازمان است، جایی که کارکنان بیشتر بر روی مشتری و کسب‌وکار متمرکز می‌شوند (بیشتر مشتری محور و بیشتر کسب‌وکار محور هستند).
شما ‌این امر را با استفاده از یک فرآیند‌سازماندهی شده، رفتار محور و ارتباط محور به دست می‌آورید که به یک حالت مطلوب منجر می‌ شود. در همین حال، در تمامی سطوح شرکت به یک سوال بزرگ پاسخ داده می‌شود،‌ برندینگ داخلی چه چیز مهمی برای من دارد؟ بعد از‌اینکه هر کارمند در مورد ابتکار برند داخلی شنید و یادگرفت، باید درک کند که شما چه رفتار شغلی را از وی انتظار دارید و آنها چه سهمی در موفقیت شرکت دارند. نیاز شما‌ این است که رفتاری را که می‌خواهید و انتظار دارید، تقویت کرده و آن را هم سوی سیاست‌های منابع انسانی، ارتباطات داخلی و تلاش‌ها و استراتژی بازاریابی شرکت قرار دهید.
برندینگ داخلی اثربخش دارای مزایای فراوانی است. شرکت‌هایی که نیروی کار آنها درک می‌کنند که چگونه عمل کرده و چگونه درآمد کسب کنند، عملکرد بهتری دارند. کارمندان متعهد عملکرد قوی‌تر و رضایت مشتری بیشتری را فراهم می‌کنند.
داده‌های مهمی که ارتباط بین درک و تغییرات داخلی را پشتیبانی می‌کنند، اخیرا ارائه شده‌اند. در مطالعه‌ای توسط مکینزی بیان می‌شود که برنامه‌های مدیریت تغییر، تنها زمانی موفق می‌شوند که کارکنان در تمامی سطوح (مدیران ارشد، مدیران میانی و کارکنان خط) تمایل و مهارت‌های تغییر را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. مکینزی برنامه‌های تغییر را در ۴۰‌سازمان مورد مطالعه قرار داد و متوجه شد که همبستگی قوی بین مهارت‌های خوب مدیریت تغییر و ارزش یک‌سازمان وجود دارد.
هر چه نیروی کار دانش محورتر، کارآمدتر و بیشتر پشتیبان شما باشد، شما سریع‌تر می‌توانید تغییر را پیاده‌سازی کنید. تغییری که به طور قوی پذیرفته شده باشد پایدار است و‌این مساله هم در زمان و هم در پول باعث صرفه‌جویی می‌شود.
هنگامی که همه آنچه گفته شد، انجام شد، برندینگ موفق داخلی باعث ارتقای ارزش ویژه برند (Brand equity)، تمرکز بر روی مشتری و نهایتا ارزش سهامدار می‌شود. یکی از مشاوران ما در یکی از کنفرانس‌های اخیر ارقام تکان دهنده‌ای را مطرح کرد که حاکی از همبستگی قوی بین تلاش‌های برندینگ داخلی، تلاش‌های برندینگ خارجی و دارایی سهامداران بود.
در‌اینجا برخی از المان‌های کلیدی، برترین رویه‌هایی که ما از مطالعه در مورد ‌این موضوع در طول ۱۵ سال گذشته گردآوری کرده‌ایم، مطرح می‌شود.
• یک برند یک گزاره بلند مدت و فرآیند محور است. نه یک تحویل فوری! برندینگ داخلی نیز به همین گونه است.
• برندینگ داخلی یک فرآیند زنجیره‌ای را دنبال می‌کند که از طریق آن کارکنان به موفقیت برند داخلی دست پیدا می‌کنند. بین انتقال یک پیام، درک آن و تغییر رفتار تفاوت وجود دارد.
• شما باید دخالت و درگیری مدیریت ارشد را در طول فرآیند برندینگ داخلی داشته باشید. شما نمی‌توانید ‌این امر را تفویض کرده یا اجازه دهید که مدیران میانی آن را انجام دهند.
• در ابتدا با یک هدف و چشم‌انداز واضح، فعالیت خود را شروع کنید. اگر هیچ‌کدام را ندارید، با تیم ارشد کار کنید تا یکی از آنها را آماده کرده و آن را به سرتاسر شرکت هم به طور گفتاری و هم به طور عملی انتقال دهید.
• در ابتدا اهداف روشن و نقش‌هایی را که به خوبی تعریف شده‌اند، ‌ایجاد کنید و آنها را در طول فرآیند مورد بازبینی قرار دهید.
• درک شرکت از اهداف کسب‌وکار و استراتژی را مورد ارزیابی قرار دهید؛ به طوری که بتوانید حوزه‌هایی را که افراد آن را درک نمی‌کنند، شناسایی کرده و رفع کنید.
• برندینگ داخلی که به خوبی انجام گرفته باشد، به کارکنان اجازه می‌دهد که از حالت «مطلع» به حالت «درک» اطلاعات و به حالت «متعهد» تغییر وضعیت دهند؛ به طوری که آنها رفتار خود را در پشتیبانی از اهداف شرکت تغییر دهند. بنابراین،‌این کارکنان باید «پاداش و شناخت» و تقویت مثبتی برای تغییر رفتار خود دریافت کنند.
• اهمیت مشتری و همه نقاط تماس وی با شرکت خود را تشخیص دهید: مراکز تماس و خدمات، بیانیه‌ها، فاکتورها، تبلیغات و غیره.
• برند خود را به طور داخلی و خارجی همسو کنید. بگذارید که داخل برند همانند خارج آن به نظر برسد: چیزی که در بیرون از سازمان می‌گویید باید همانند چیزی باشد که در درون برند به دنبال آن هستید یا عمل می‌کنید.
• به دنبال شرکت، توافق و گفت‌وگوی کارکنان باشید.‌این امر بهتر از قوانین و سیاست‌های مصوب که سلسله مراتب‌سازمانی به پایین را طی می‌کنند، عمل می‌کند.
• قرار دادن کارکنان به عنوان سفیران برند بسیار حیاتی است که شامل بخشی مشترک از کارکنان از تمام سطوح است که برند را به طور داخلی از طریق ارتباطات تجربی ترویج خواهند کرد.

Print Friendly

وب دونی...
ما را در سایت وب دونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی web2ni بازدید : 175 تاريخ : سه شنبه 11 خرداد 1395 ساعت: 13:00